hc8meifmdc|2011A6132836|PM_Website|tblnews|Text_News|0xfdffb96a05000000ec20000001000400
نقش مدیریت کیفیت در افزایش کارآیی و
اثربخشی پروژههای
فنآوری
اطلاعات
مرتضی کوشا
عضو هیئت علمی و معاون پژوهشی
مرکز تحقیقات مهندسی اصفهان
محمود رفیعی
عضو هیئت علمی و معاون طرح و
برنامه
مرکز تحقیقات مهندسی اصفهان
چکیده:
در عصر کنونی که عصر انفجار اطلاعات و
جامعه اطلاعاتی نیز نام گرفته است، مزیتهای استفاده از
فنآوری اطلاعات(IT) و سیستمهای
اطلاعاتی(IS) در افزایش بهرهوری،
عرضه سریع اطلاعات و ارائه خدمت مطلوبتر به مشتریان
موجب گردیده اکثر سازمانها بدنبال استقرار و استفاده از سیستمهای
اطلاعاتی باشند. عدم توجه به مسائل و مشکلاتی که موجب کاهش اثربخشی و کارایی پروژههای فنآوری
اطلاعات میگردد میتواند
زیانهای جبران ناپذیری را به سازمانها
تحمیل نموده و در برخی موارد، سازمان را به شکست بکشاند.
مدیریت کیفیت، مدیریت مؤثر انتظارات و
خواستههای کاربران، همسویی راهبرد IT با راهبرد
سازمان مدیریت مؤثر تغییرات، کنترل اندازه و پیچیدگی پروژه، تجربه و مهارت مدیریت
پروژه، مدیریت ریسکها و مخاطرات پروژه و لزوم نظارت
و بازبینی حین و پس از اجراء از عواملی هستند که به افزایش اثربخشی پروژههای فنآوری
اطلاعات یاری میرسانند. هر چند این عوامل متعدد است، ولی
مدیریت کیفیت در این میان نقش محوری ایفاء میکند.
هدف این مقاله تبیین نقش مدیریت کیفیت در کارایی و اثربخشی پروژههای فنآوری
اطلاعات با توجه به تضمین کیفیت نرم افزار (SQA) و مدیریت
کیفیت فراگیر (TQM) میباشد که در آن،
ابتدا به تعریف کارایی، اثربخشی، کیفیت و مدیریت کیفیت در پروژههای فنآوری
اطلاعات خواهیم پرداخت و سپس با توجه به (SQA) و (TQM)
عوامل افزایش اثربخشی این پروژهها را تشریح
خواهیم کرد.
واژههای
کلیدی:
فنآوری
اطلاعات، کارایی، اثربخشی، مدیریت کیفیت جامع، تضمین کیفیت نرمافزار
مقدمه
رقابت و تغییرات مداوم، سازمانهای
امروزی را ملزم به یافتن راهی برای انجام تغییرات سریع و اساسی با هدف افزایش سطح
عملکردشان کرده است، لذا انعطاف پذیری لازمة آنها برای حفظ بقاء و توسعه گردیده
است. فنآوری اطلاعات که به
سیستم جمعآوری، پردازش و ذخیره اطلاعات اطلاق میشود نیز
ابزاری توانمند برای طراحی دوبارة فرایندهای کسب و کار می باشد، در نتیجه برای
سازمانهایی که بدنبال کسب حداکثر امتیاز در بازار رقابتی امروز
هستند، درک نقش IT و حداکثر استفاده از سیستمهای آن یک نیاز
ضروری است[1]. فنآوری اطلاعات توان یکپارچهسازی در
تمام سطوح سازمان و بخشهای مختلف آن را دارا میباشد.
سیستمهای
اطلاعاتی با ایجاد زمینههای افزایش سرعت جریان امور،
بهبود کارایی، بهبود کیفیت خدمات، خودکار کردن فعالیتهای
سازمان و کاهش هزینهها باعث افزایش کارآیی سازمان و
با ایجاد امکان انجام فعالیتهای مؤثرتر به
نوعی باعث افزایش اثربخشی سازمان خواهد شد. تفاوت میان مطالعات گذشته و کارهایی که
اخیراً انجام شده است، تواناییهای بالقوه IT را در حمایت
از "رضایت مشتری" و "نتایج کیفیتی" نشان میدهد[2].
سازمانها به منظور
حفظ برتری رقابتی، ایجاد مزیت رقابت و بهبود فرایندهای کسب و کار خود طی دهههای
پایانی قرن بیستم طرحهایی را به اجراء درآوردهاند که
بسیاری از آنها در عمل توانسته است به حفظ ادامه حیات و گسترش آنها نسبت به سایر
رقبا شود، این طرحها عبارتند از[3]: توجه به بهرهوری، تولید به
هنگام، مدیریت کیفیت جامع (TQM)، مدیریت دانش، مدیریت تغییر، توجه به مشتری،
نوآوری و خلاقیت، مدیریت دادهها و بهبود
تصمیمگیری.
مدیریت
مؤثر انتظارات و خواستههای کاربران، همسویی راهبرد IT با راهبرد
سازمان، مدیریت مؤثرتر تغییرات، کنترل اندازه و پیچیدگی پروژه، تجربه و مهارت
مدیریت پروژه، مدیریت ریسکها و مخاطرات
پروژه و لزوم نظارت و بازبینی حین و پس از اجراء بانضمام مدیریت کیفیت از عواملی
هستند که در اثربخشی و کارآیی پروژههای فنآوری
اطلاعات مؤثر میباشد.
در این
مقاله ابتدا، به تعریف کارایی، اثربخشی، کیفیت و مدیریت کیفیت در پروژه های فن
آوری اطلاعات خواهیم پرداخت و سپس با توجه به تضمین کیفیت نرم افزار (SQA)
و مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) عوامل افزایش اثربخشی این پروژه ها را
تشتریح خواهیم کرد.
اثربخشی و کارایی
اثربخشی سازمان عبارتست
از درجه یا میزانی که سازمان به هدفهای خود نائل میآید. در
بحث اثربخشی باید توجه داشت که اثربخشی و اهداف سازمانی به هم کاملاً مرتبط
هستند[4]. اثربخشی یک مفهوم کلی دارد و به صورت ضمنی دربرگیرنده تعداد زیادی از
متغیرهاست (در سطح سازمان و دوایر آن). هنگام تعیین اثربخشی سازمان حدود یا میزانی
که هدفهای چندگانه (چه رسمی و چه عملیاتی) تأمین شدهاند
سنجیده یا اندازهگیری میشوند و
مورد قضاوت قرار میگیرند[5].
واژه
کارایی مفهوم محدودتری دارد و در رابطه با کارهای درون سازمانی
مورد استفاده قرار میگیرد. کارایی سازمان عبارتست از
مقدار منابعی که برای تولید یک واحد محصول به مصرف رسیده است[5]. کارایی کمی و
اثربخشی کیفی است. پیتر دراکر، این تفاوت را به این شکل بیان می کند که کارایی،
انجام دادن صحیح کار، اثربخشی، انجام دادن کار صحیح است. بهرهوری
تلفیقی از کارایی و اثربخشی است که بر موارد کیفی و کمی تواماً تکیه دارد [2].
ممکن است سازمانی کارایی داشته باشد و لیکن اثربخش نباشد. بدین معنی که خدمات
ارائه شده آن دارای مطلوبیت کافی نباشد یا برعکس، سازمان کارایی نداشته باشد ولی
اثربخش باشد، یعنی خدمات ارائه شده توسط آن دارای مطلوبیت کافی باشد، ولی با صرف
هزینة بسیار زیاد حاصل شود. بنیاد و اساس موفقیت اثربخشی است، در حالیکه کارآیی
اولین شرط بقاء پس از حصول موفقیت است[6].
تعریف کیفیت
تعریف ساده و واضح از کیفیت بسیار مفید
خواهد بود، ولی کیفیت چیزی است که تعریف آن سخت است. سنجش آن غیرممکن، ولی تشخیص
آن براحتی امکان پذیر است[7]. کیفیت فرآیندی است که شروع آن شناخت و فهم خواستههای
مشتری است، لذا استاندارد ISO 9000 [8] در مورد کیفیت کلیه خصوصیات محصول(یا
خدماتی) که مورد نیاز مشتری است مورد نظر قرار میدهد. در
پروژههای IS خواستهها به
شرح زیر میباشد[9].
1-
خواستههای کارکردی
2-
عملکرد و کارایی
3-
امکانپذیری
4-
ایمنی
5-
قابلیت اعتماد
6-
سازگاری
7-
قابلیت تعمیر و نگهداری
8-
قابلیت توسعه
9-
انعطاف پذیری
10-
شفافیت
11-
هزینه
12-
برنامه زمانی تحویل
13-
مقایسه با محصول دیگر
از طرف دیگر،
منظور از کیفیت بهبود در ارزش فعالیتهای کسب و کار
از دیدگاه مشتریان و با تمرکز بر کیفیت محصولات و خدمات است که دو جزء معیار
عبارتند از[10]:
1-بهبود کیفیت
خدمات(داخلی و خارجی)
2-بهبود کیفیت
محصولات(داخلی و خارجی)
کیفیت نرم افزار
برای کیفیت نرم
افزار تعاریف بسیاری ارائه شده است. کیچن هام (Kitchenham)
کیفیت نرم افزار را به صورت "انطباق نیازها و مطابقت با انتظارات بیان میدارد.
این تعریف دو خصوصیت ویژه را بیان میکند:[7]
1-متابعت از
مشخصات نرم افزار
2-مطابقت
با اهداف خواسته شده
و به طور خلاصه اینکه:
1- آیا این یک راه حل مناسب است؟
2- آیا به درستی متوجه مشکل شده است؟
سازمان
دفاع در آمریکا در سال 1985، کیفیت نرمافزار را این
گونه تعریف کرده است "کیفیت نرمافزار درجهای است
که در آن مشخصات نرم افزار قادر به برآورد خواستهای
کاربر نهایی میباشد. یک گروه متخصص در امر تکنولوژی
اطلاعاتی، علت اختلاف کیفیت نرم افزار با دیگر انواع کیفیتها را
بیان نموده و اظهار داشتند که هر نوع از محصولات مطابق با تقاضاهایشان کیفیتی را
شامل میشوند، اما نرم افزار کامپیوتری به دلایل
زیر بصورت خاصی بیان میشود[7].
1.عدم موجودیت فیزیکی
نرم افزار
2.عدم آگاهی از
نیازهای کاربر در ابتدای کار
3.تغییر نیازهای
کاربر در تمام مدت
4.نرخ سریع
تغییرات در سخت افزار و نرم افزار
5.توقعات زیاد
کاربران، بخصوص از نظر سازگاری
دیدگاههای
کیفیت
کیفیت دارای یک ساختار چند بعدی است و
ممکن است مطابق با تعدادی از دیدگاهها یا افکار خاص طبقه بندی گردد. این دیدگاهها
اغلب متفاوت بوده و هر یک، تنها یک تصویر ناقص را به ما ارائه می دهند. مثلاً
اختلافی که معمولاً در کیفیت نرم افزار بین کاربر یا مشتری و طرح پیش می آید. در
توجه به تقسیمات متفاوت و تداخل دیدگاهها در کیفیت گاروین، پنج دیدگاه متفاوت از
کیفیت را مطابق شکل زیر ارائه داده است[9].
دیدگاه برتر، یک دیدگاه کلاسیک بوده و
کیفیت را به عنوان یک برتری ذاتی که در واقع معلوم کردن آن غیرممکن است بیان می
کند. و دیدگاه مبتنی بر محصول براساس هزینه بالاتر برای کیفیت استوار است. دیدگاه
مبتنی بر کاربرد در کیفیت توسط کیفیت انطباق بین نیازهای کاربران و طراحی تعیین میشود.
دیدگاه مبتنی بر تولید، سنجش کیفیت در دوره هایی به پیروی از نیازها صورت می گیرد
و در بیان مهندسی نرم افزار، عمومیت زیادی داشته و در حال حاضر در استفاده کلیه
متدولوژی ها، مانند مهندسی نرم افزار به کمک کامپیوتر، ابزار و مدیریت کیفیت
فراگیر وارد شده است. دیدگاه مبتنی بر ارزش براساس تهیه آنچه که مشتری براساس
استطاعت خود می تواند نیاز داشته باشد، یک توانایی میباشد.
ریسکها و
محدودیتهای مؤثر بر پروژههای فنآوری
اطلاعات
در هر پروژة فنآوری
اطلاعاتی ریسکهایی وجود دارد که میتواند
بر روی کیفیت تأثیر بگذارد. چنین ریسکهایی را میتوان به
شرح ذیل فهرست کرد.[9]
1-
مشکلاتی که کاربران در خصوص مشخص کردن خواستههایشان
دارند.
2-
مشکلاتی که تأمین کنندگان در فهم نیازهای مشتریانشان دارند.
3-
تأثیر خواستههایی که پیوسته در حال تغییر هستند.
4-
محدودیتهای برنامه زمانی و افزایش هزینه که تیمهای IT را برای
نوشتن، کدهایی که به طور کامل آزمایش نشدهاند، تحت فشار
قرار میدهد.
5- عدم
امکان آزمایش کامل نرم افزار در یک محیط تجاری.
6- عدم
وجود یا استفاده غیرصحیح از روشهای توسعه
سیستم.
تشخیص و
رفع هر یک از موارد فوق بر روی افزایش کارایی و اثربخشی و حتی موفقیت پروژههای IT تأثیر دارد.
مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
اصلی است که جهت توانمند ساختن سازمان برای بدست آوردن مزیت رقابتی با تلاش برای
جلب رضایت 100 درصد مشتری طراحی شده است[12]. بهرهوری را
باید از مجرای اصلاح و بهبود و کیفیت تولید، خدمات و همه فعالیت ها از جمله رضایت
کارکنان، میزان مشارکت آنان و درگیر ساختن آنها اصلاح کرد. مدیریت کیفیت نگرشی نو
به بهبود در کارآیی و انعطاف در سازمان است. اهداف اولیه آن درگیر کردن همه
کارکنان در همه بخشهای سازمان به کار گروهی است تا
خطا حذف شود[13].
اصول کلیدی TQM عبارتند از:[9]
1.تعهد
مدیریت و کارکنان
2.توانا
سازی کارکنان
3.تصمیم
گیری براساس واقعیتها
4.بهبود
مستمر
5.تمرکز و
توجه به مشتری
بدین منظور، فرایندی برای بهبود مستمر باید تدوین گردد و
توسط همة افراد حمایت شود. برای انجام کارآ و مؤثر TQM فعالیتهای زیر
مورد نیاز است.[9]
6.تهیه
استانداردهای بهبود مستمر کیفیت توسط مدیریت ارشد
7.معرفی و
شروع استانداردها و روش های مشخص شده
8.کاهش
مدت زمان تحویل با استفاده از ابزارهای Case
9.برآورده
ساختن محدودیت های بودجه با بهبود بهره وری کارکنان
10.مدیریت
فرایند توسعة سیستم با ابزارها و تکنیک های مدیریت پروژه
11.ظارت بر
پیشرفتهای کیفی و کوشش برای بهبود کیفیت بدست آمده
مراحل اصلی مدیریت کیفیت جامع
" موریس فونتر" و "سوزان
واتیل" در مقاله خود (مدیریت کیفیت مارپیچ) به بررسی مدیریت کیفیت پرداخته و
آن را به چهار مرحله اصلی زیر تقسیم کردهاند:[13]
1- مرحله کنترل کیفیت- کنترل کیفیت از طریق بازرسی پس از
تولید به شناسایی محصولات معیوب میپردازد. بازرسیها
براساس استانداردست. در این مرحله کلیه محصولات معیوب مرجوع میشوند.
2- مرحله تضمین کیفیت- در این مرحله اعتقاد این است که
تنها بازرسی کافی نیست، بلکه کل فرایند تولید میبایست
در راستای تأمین نیازهای کیفی طرح باشد. تضمین کیفیت متمرکز بر دستورالعملها، روشها و
رعایت استانداردهای محصول است و طی تولید نیز باید تمامی مراحل استاندارد رعایت
گردد.
3- مرحله کنترل کیفیت فراگیر - برنامه ریزان کنترل کیفیت
جامع تلاش می کنند تا فلسفه تضمین کیفیت را به ورای عملیات ساخت یعنی به بخشهای
دیگر سازمان بسط دهند. کنترل کیفیت جامع بسیاری از ابزارهای استفاده شده در تضمین
کیفیت را با هم تلفیق می کند.
4- مرحله مدیریت کیفیت فراگیر- مدیریت کیفیت فراگیر، تغییر
اساسی در فعالیتهایی است که قبلاً انجام میشده
است. در TQM، مشتری مداری از طریق بهبود مداوم کیفیت حاصل میشود.
دکتر استیو اسمیت در مجلة TQM، بیان می کند
که محصولات و خدمات نیاز به یک سیستم مدیریتی جدید، یعنی مدیریت کیفیت جامع دارند
که نتایج حاصل آن عبارتند از مشتریان متعهد، بهبود و گسترش بهرهوری،
کاهش هزینهها، مشارکت مضاعف کارکنان، اطمینان از
بهبود عملیات، تصویر بهبود یافته شرکت، مدیریت بیوقفه.
اجرای (TQM)
در سازمانهایی که اجراء کننده پروژههای IS هستند منجر به
ایجاد سیستمهای رایانهای بیعیبی میشود که
خواستههای کنونی را محقق میسازد و
با تحقق نیازها و انتظارات آتیشان منطبق میشود.
(TQM) نرم افزار با کیفیتی حاصل میکند که
خیلی کم و حتی بیعیب است. (TQM) با تضمین
اینکه رویدادهای زیر در طی پروژه انجام میشود اهداف مؤثر
فوق را حاصل می نماید.[9]
1.تحقق خواستههای کاربر
2.بهبود برقراری ارتباط با کاربران
3.بدست آوردن تعریفی روشن از مسائل و خواستهها
4.به حداقل رساندن عیوب در نسخه نهایی نرم افزار
5.تحویل به موقع پروژهها طبق
زمان و بودجه
6.تحویل سیستمهایی که قابل
نگهداری و انعطافپذیر هستند.
7.کاهش تعداد تغییرات طرح
استقرار سیستم مدیریت کیفیت
برنامه کنترل کیفیت بایستی قبل از شروع پروژه مشخص شود، در
صورتی که در مراحل بعدی به مسئله کیفیت پرداخته شود، علاوه بر اینکه هزینه بر
بوده، احتمال اینکه کل پروژه را دچار مخاطره کند وجود دارد. از اینرو استقرار
سیستم مدیریت کیفیت (QMS) در شروع اجرای پروژه، مؤثرترین روش برای
ورود و حفظ کیفیت در سراسر پروژه است.
لذا به
منظور اینکه اجرای پروژههای فنآوری
اطلاعات بتوانند اهدافشان را به طور مؤثری در سازمان محقق کنند بایستی مدیریت
کیفیت را در سازمان استقرار داد. مدیریت کیفیت ابزاری برای شناسایی و اجرای کل
فعالیتهای مدیریتی لازم برای گسترش خط مشی کیفیت، اهداف و
مسئولیتهاست. به این منظور سیستم مدیریت کیفیت
بایستی فرایندهای کیفیتی زیر را پشتیبانی کند[9].
1.برنامه ریزی کیفیت
2.کنترل کیفیت
3.تضمین کیفیت
برنامه ریزی کیفیت
برنامهریزی کیفیت،
اهداف و خواستههایی را برای سیستم کیفیت تعیین میکند که
هدف آن شناسایی استانداردهای کیفی متناسب با پروژه است، برای مثال ISO 9003
دستورالعمل بکارگیری ISO 9001 برای شرکتهای نرم افزاری
است. افراد درگیر در پروژه بایستی از اصول اساسی مدیریت کیفیت نوین آگاهی داشته
باشند و کیفیت بایستی برنامهریزی شود نه
اینکه به طور موردی بازرسی صورت گیرد. برنامه کیفیت بایستی بخشهای مهم
زیر را شاملشود.[9]
1- مقدمه
1-1- هدف برنامه
کیفیت
1-2- دامنه
برنامه کیفیت
3-1- انحرافات
2- بازنگری پروژه
2-1- سابقه
2-2- اهداف
3-2- دامنه
4-2- وابستگیها و روابط
5-2- فرضیات
6-2- خواستههای زیرساختی
7-2- ذینفعان
8-2- نقشها و مسئولیتهای ذینفعان
3- مدیریت پروژه
1-3- اهداف و
اولویتهای مدیریتی
2-3- فرآیندهای
کنترل و بازبینی پروژه
3-3- کنترل تأمینکنندگان
و پیمانکاران فرعی
4-3- بررسی کیفیت
مدیریت
5-3- ممیزی پروژه
6-3- بازبینی
پروژه
7-3- مدیریت ریسک
و مشکلات
4- مدیریت فنی
1-4- روشها،
ابزارها و تکنیکها
2-4- محصولات و
بازبینی کار
3-4- مستندات
سیستم و کاربر
4-4- برنامه
کیفیت نرم افزار
1-4-4-
استانداردها و قراردادها
2-4-4- بازبینی
فرایند و محصول
3-4-4- گزارش
مشکلات و اقدامات اصلاحی
4-4-4-
ابزارها، تکنیکها و روشها
5-4-4- تضمین
کیفیت نرمافزاری تأمین کننده
5-4- برنامه
مدیریت پیکربندی نرم افزار
1-5-4- رویههای
پشتیبانی کننده مدیریت پیکربندی
2-5-4- طرح
مبناء و برنامه ساخت
3-5-4- فرایند
کنترل تغییر
4-5-4- ارزیابی
وضعیت پیکربندی
5-5-4-
ابزارها، تکنیکها و روشهای
مدیریت پیکربندی
6-5-4- مدیریت
پیکربندی تأمین کننده
کنترل کیفیت
کنترل کیفیت ابزاری است برای اطمینان از اینکه محصولات
پروژه فنآوری اطلاعات معیارهای کیفی مشخص شده
برای آنها را محقق میکند.
تضمین
کیفیت
تضمین کیفیت، وسیلهای برای ارزیابی
منظم عملکرد کلی پروژه برای حصول اطمینان از اینکه پروژه استانداردهای کیفی مربوطه
را برآورد میکند. از اینرو تضمین کیفیت در جستجوی
موارد زیر باید باشد.
1-شناسایی
و تحلیل ریسکها در راستای کارا و مؤثر بودن پروژه
2-پرورش
مدیریت مناسب و کنترل پروژه برای به حداقل رساندن ریسکها
3-نظارت
بر پروژه برای حصول اطمینان از اینکه مدیریت مؤثر و کنترل پروژه به درستی انجام میگیرد.
4-جمعآوری
اطلاعات کیفیت که میتواند برای اصلاح فرایند مدیریت کیفیت
و پشتیبانی فعالیت برنامه ریزی پروژههای آتی مورد
استفاده قرار گیرد.
تضمین
کیفیت نرم افزار
تضمین کیفیت نرمافزار (SQA)
فرایندی است که از طریق حصول اطمینان از اینکه محصولات، فرایندها، استانداردها و
رویههای نرم افزاری دنبال میشوند در
پی اصلاح کل چرخة عمر سیستم است. اساس SQA پیشگیری است، مغایرتها با
تکنیکهایی همچون بازرسی، ممیزی و بازبینی برای مدیریت مشخص میگردد.
برای اینکه فرایند SQA برای پروژههای فنآوری
اطلاعات کارآ و اثربخش باشد، بایستی استانداردهای مستند و مورد توافقی در سازمان
وجود داشته باشد. این استانداردها شامل موارد زیر است:
1-
استانداردهای مستندسازی که شکل و محتوای مستندات برنامه ریزی، کنترل و محصولات را
مشخص میکند (به طور مثال مشخصات خواستهها،
برنامههای توسعه، مشخصات محصول، مشخصات طرح، برنامه های تست و
طرح نسخه های محصول).
2-
استانداردهای طراحی که شکل و محتوای فعالیتهای طراحی را
مشخص میکند. این استانداردها قواعدی را برای
ترجمه خواستههای نرم افزاری به مشخصات تفصیلی طرح
فراهم میکنند(نظیر استفاده از روشهای
طراحی و تحلیل، ابزارهای Case و استانداردهای طراحی فیزیکی و منطقی).
3- استانداردهای
کدنویسی که زبانی که با آن کدنویسی صورت میگیرد و محدودیتهایی که
در استفاده از آن باید رعایت گردد مشخص میکند(همچون گزینههای
کامپایلر، گزینههای دستوری و غیره). استانداردها بایستی
ساختارهای زبانی، سبکهای قراردادی(به طور مثال استفاده
از توضیحات، خوانایی) و همچنین قوانین مربوط به ساختار دادهها،
مشخصات رابطها و مستندات کدهای داخلی را رعایت کنند.
تضمین
کیفیت نرم افزار میتواند در مراحل مختلف فرایند
توسعه، برای فعالیتهای توسعه مورد استفاده قرار
گیرد. در خاتمه هر مرحله، SQA مدیریت را به ابزاری برای پیشروی به مرحله
بعد مجهز میکند.[9]
1- شروع
پروژه
در شروع
پروژه SQA
هم در نوشتن و هم در بازنگری برنامه پروژه مورد استفاده قرار میگیرد تا
اطمینان حاصل شود که رویهها، فرایندها و
استانداردهای مورد استفاده در برنامه روشن، مشخص و قابل ممیزی است. در طی این
مرحله، SQA همچنین اجزاء و عناصر تضمین کیفیت را برای برنامة کیفیت فراهم میکند.
2- مدیریت خواسته های نرم افزاری
در این مرحله SQA تضمین میدهد که
خواستهها کامل و قابل آزمایش بوده و کاملاً از لحاظ خواص
کارکردی، قابلیت اطمینان، عملکرد و قابل استفاده بودن بیان گردیدهاند.
3- طراحی نرم افزار
در این مرحله، SQA اطمینان میدهد که
استانداردهای طراحی مطابق با برنامه کیفی دنبال میگردد.
مستندات طراحی از قبیل نتایج بازرسیهای طراحی که در
این مرحله تولید میشوند بایستی تحت مدیریت پیکربندی
قرار گیرد. تضمین کیفیت نرم افزار تضمین مینماید که عیوب
شناسایی شده در مراحل طراحی برطرف شده است و تغییرات ایجاد شده در طرح لحاظ میشود.
4- توسعه نرم افزار
در این مرحله SQA با استفاده از مدیریت پیکربندی، نقش کلیدی
را در مدیریت توسعه نرم افزار و اجزای طرح ایفا میکند.
خصوصاً، SQA اطمینان خواهد داد که وضعیت هر جزء مشخص است و مغایرت ها و
اقدامات اصلاحی مشخص شده برای این اجزاء به طور صحیح مدیریت میشوند.
5- یکپارچه سازی و آزمایش نرم افزار
در این مرحله SQA نقش کلیدی را در آزمایش کل آیتمهای
محصول ایفاء میکند. همه آزمایشها
بایستی مطابق با برنامه آزمایش انجام شوند و مغایرتها باید
گزارش و برطرف گردند. تضمین کیفیت نرم افزار بایستی قبل از تأیید نهایی اینکه
اجزاء تحت آزمایش (نرم افزار و مستندات) برای انتشار آمادهاند
اطمینان حاصل نماید که گزارشات آزمایش کامل و صحیح هستند.
استفاده از SQA برای پشتیبانی از تأیید و تعیین اعتبار
ممیزی نرم افزار وسیلهای است
که از طریق آن میتوان محصولات و فرایندهای نرم افزاری را
در حین تکمیل تدریجی آنها ارزیابی نمود. معمولاً تأیید نرم افزار مستلزم آزمایش
واقعی است و زمانی انجام میگیرد که ممیزی
کامل شده باشد. تضمین کیفیت نرم افزار، فعالیتهای
تأیید و تعیین اعتبار را از طریق نظارت بر بازنگریهای
فنی، بازرسیها و جلسات بررسی توسعه سیستم تضمین مینماید.
علاوه براینکه نقش تیم SQA نظارت بر فعالیتهای تأیید و
تعیین اعتبار در جهت تضمین انجام و مستندسازی صحیح
آنهاست، SQA همچنین تضمین میکند که اقدامات
مربوط به این نظارت تخصیص یافته مستند شده و زمان بندی و پیکربندی شده است.
بازرسیها
بازرسیها یک روش اثبات
شده بر حصول کیفیت از طریق کشف و اصلاح عیوب محصول چرخة عمر تولید نرم افزار میباشد،
فرایند بازرسی بایستی برای مولفههای زیر صورت
گیرد.
1.برنامهها
2.اهداف
3.خواستهها
4.طرحها
5.شبه برنامه ها
6.آزمایشات
7.مستندات
استانداردها
8.مستندات کاربر
9.مستندات سیستم
10. مستندات
نگهداری و تعمیر
در واقع بازرسیها با
کشف به موقع عیوب و جلوگیری از انتقال آنها به فعالیتهای
بعدی به بسیاری از سازمانها در بهبود و
کیفیت توسعه نرم افزاریشان کمک میکنند. علیرغم
هزینههای عملیاتی اجرای بازرسی ها، برخی از سازمانها با
کاهش هزینههای دوباره کاری به برگشت سرمایه با نسبت
13:1 دست یافتهاند.
نظارت بر آزمایش رسمی نرم افزار
تضمین کیفیت نرم افزار اطمینان میدهد که
آزمایش رسمی نرم افزار، همچون آزمایش سیستم جهت پذیرش، مطابق با استانداردهای مورد
توافق صورت میپذیرد. از طریق SQA ، تکمیل
مستندات آزمایش و همچنین رعایت استانداردها مورد بازنگری قرار میگیرد
بازنگری مستندات معمولاً چنین ورودیهایی خواهد داشت.
برنامههای آزمایش، روالهای آزمایش،
مشخصات آزمایش و گزارشات آزمایش.
در طی آزمایش، SQA، یک نقش
نظارتی را ایجاد کرده و اطمینان میدهد که مغایرتها قبل
از تأیید آمادگی سیستم، مدیریت گردند. به منظور پشتیبانی از نظارت رسمی بر آزمایشها در
پروژه، SQA تضمین خواهد نمود که:
1- روال آزمایش در هنگام آزمایش نرم
افزار مطابق با برنامههای آزمایش هستند.
2- روالهای آزمایش قابل
بررسی هستند.
3- نسخه صحیح نرم افزار در حال آزمایش می باشد.
4- روالهای آزمایش
دنبال میشوند.
5- گزارشهای آزمایش دقیق
و کامل هستند.
6- آزمایش رگرسیون برای اثبات اینکه مغایرتها رفع
شدهاند انجام میگیرد.
7- رفع همه مغایرتها قبل از تحویل
صورت میپذیرد.
نتیجهگیری
1-هر
سازمانی که در مقابل محیط متحول و رقابتی امروز عکسالعمل
مناسب نشان ندهد و از اثربخشی و کارایی مناسب برخوردار نباشد، دچار مشکل خواهد شد.
2- برای
حفظ مزیت رقابتی سازمانها بایستی از انعطافپذیری
لازم برخوردار شوند.
3-برای
اینکه سازمان انعطافپذیر باشد، امروزه IT یا فنآوری
اطلاعات ابزار توانمندی میباشد که میتواند
کارایی و اثربخشی و به طور کلی بهرهوری سازمان را
بهبود بخشد.
4-برای اجرای
موفقیتآمیز، مؤثر و کارا بودن پروژههای فنآوری
اطلاعات کیفیت و مدیریت آن از اهمیت خاصی برخوردار است.
5-مدیریت
کیفیت فراگیر و شیوههای تضمین کیفیت نرمافزار (SQA)
به عنوان رکن اساسی پروژههای فنآوری
اطلاعات ابزارهای مناسب انجام کیفی پروژههای فنآوری
اطلاعات بایستی مورد استفاده قرارگیرند.
6- برنامه
کنترل کیفیت بایستی قبل از شروع مشخص شود و در صورتی که به مسئله کیفیت در مراحل
بعدی پرداخته شود، علاوه بر اینکه هزینه بر بوده، احتمال اینکه کل پروژه را دچار
مخاطره کند وجود دارد، از اینرو سیستم مدیریت کیفیت (QMS) در شروع پروژه
مؤثرترین روش برای ورود و حفظ کیفیت در سراسر پروژه است.
7-مدیریت
کیفیت فراگیر (TQM) به عنوان اصلی جهت توانمند ساختن سازمان در
بدست آوردن مزیت رقابتی می تواند منجر به ایجاد سیستم های رایانه ای بی عیبی شود
که علاوه بر تحقق خواسته های کنونی، نیازها و انتظارات آتی را نیز محقق سازند، لذا
می تواند موجب رضایت 100 درصد مشتری گردد.
8- تضمین
کیفیت نرم افزار (SQA) در پی اصلاح کل چرخة عمر سیستم از طریق حصول
اطمینان از این است که محصولات، فرایندها، استانداردها و رویه های نرم افزاری
دنبال می شوند. برای اینکه فرایند (SQA) برای پروژه های فن آوری اطلاعات کارآ و
اثربخشی باشد، بایستی استانداردهای مستند و مورد توافقی در سازمان وجود داشته
باشد.
9-
استانداردهای مورد توافق بایستی شامل استانداردهای مستندسازی، طراحی و کدنویسی
باشد. استانداردهای مستندسازی بایستی شکل و محتوای برنامه ریزی، کنترل و محصولات،
استانداردهای طراحی بایستی شکل و محتوای فعالیت های طراحی و استانداردهای کدنویسی
بایستی زبانی که با آن کدنویسی صورت می گیرد و محدودیت هایی که در استفاده از آن
باید رعایت گردد مشخص کند. استانداردهای کدنویسی بایستی ساختارهای زبانی، سبک های
قراردادی و همچنین قوانین مربوط به ساختار داده ها، مشخصات رابط ها و مستندات
کدهای داخلی را رعایت کنند.
منابع مورد استفاده
1- اسلایت، استیو، "تکنولوژی اطلاعات" ترجمه
محمد منتظری.
2- "بررسی تأثیر فنآوری
اطلاعات IT و مدیریت کیفیت جامع (TQM) بر کارایی و اثربخشی سازمانهای
صنعتی و خدماتی"، علی اصغر، شارعی، www.mim.gov.ir/article
3- صرافی زاده، اصغر، "فنآوری
اطلاعات در سازمان"
4- عبدالکریمی مهوش، "مدیریت دانش، فن آوری و خلاقیت
و نقش آنها در بهبود کارآیی و اثربخشی فرایندها"
5- دفت، ریچاردال، "تئوری سازمان و طراحی
ساختار" ترجمه علی پارسائیان و سید محمد اعرابی، جلد اول.
6- مجله توسعه
مدیریت، بهار 81، شماره55، ص37
7- شاهوار، شیوا، "کنترل مرغوبیت نرمافزار"
8. International Organization for Standardization| www.ISO.ch.
9. Yardley| David Successful IT Project Delivery| Addison-Wesley|
2002.
10- اسماعیلی، مهدی و پرستو موسوی، "ارزیابی فن آوری
اطلاعات" تدبیر، شماره 153، بهمن 83.
11. Garvin|D. What Dose
Product quality mean.1984
12.
Hashmi| Kurram| Introduction & Implementation of TQM. www.isixsigma./me/TQM
13- حسین زاده، داوود و صدیقه، صمائیان، "مفاهیم و فلسفه
مدیریت کیفیت جامع"، تدبیر، شماره 129،
دیماه 1381