hc8meifmdc|2011A6132836|PM_Website|tblnews|Text_News|0xfdff159802000000230d000001000300
جهان مجازی و واقعیات ما
[ 04 Nov 2003 ] [ سید نورالدین رضویزاده
] [ انسان گلوبال ]
شنبه 3 آبان 1382
جهان مجازی و واقعیات ما
سید نورالدین رضویزاده
پژوهشگر ارشد مرکز تحقیقات روستایی وزارت جهاد کشاورزی
این مقاله در دومین سمینار میانمنطقهای کشورهای آسیای مرکزی ـ غربی و جامعه
اطلاعاتی (تهران، 11 و 12 شهریور ماه 1382) ارائه شد
بسیاری از صاحبنظران کنونی در توصیف و تحلیل شرایط نوین از«وضعیتگذار» سخن
میگویند. گذار از عصر صنعتی به عصر فراصنعتی یا جامعه اطلاعاتی، گذار از
رسانههای مدرن به پستمدرن و گذار از جهان واقعی به جهان مجازی برای
انجام فعالیتها در سطوح خرد و کلان. موضوع گذار یا تغییر و تحول حیاتبشری،
موضوع جدیدی نیست. تاریخ بشر تا کنون مراحل مختلفی را پشت سر گذارده است
و زندگی او از نظر مبنای فعالیت، به زمین، صنعت و سرمایه متکی بوده است.
«اطلاعات و ارتباطات» نیز همواره، بخشجداییناپذیر همه این دورهها محسوب
میشد. اکنون تاکید بر گذار به وضعی است که در آن اطلاعات و ارتباطات عنصر
اصلی اقدامات و فعالیتها در تمام سطوح و ابعاد است و نه یک عنصر پنهان در
بطن امور. ویژگی دیگر شرایط جدید، شتاب گرفتن تغییر و تحولات نسبت به دورههای
گذشته است. اگرچه گذار و تحولخصلت ذاتی و همیشگی حیات بشری بوده است
اما اکنون تحت تاثیر گسترش و پیشرفت فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی سرعت
تغییرات و سرایت آنها به اقصی نقاط دنیا به حدی رسیده که تاکنون سابقه
نداشتهاست.
مجید تهرانیان استاد علوم ارتباطات در دانشگاه هاوایی، شرایط کنونی را با
عنوان «شتابندگی تاریخ» توصیف میکند به اعتقاد وی، شتاب گرفتن فرایند ارتباطات
جهانی به خاطر مسافرت و جهانگردی، رسانههای چاپی، پخش رادیو ـ تلویزیونی
جهانی، تلفن و شبکههای ماهوارهای، جریانهای فرامرزی اطلاعات همراه با
شیوع جهانی رسانههای کوچکی چون تلفن، مودم، دستگاههای تکثیر و فاکس،
کامپیوترهای شخصی، ویدیو و مرتبط شدن آنها با هم، همه و همه، در آنچه میتوان
شتابندگی تاریخ نامید، سهم عظیمی داشتهاند. در اینقرن برای فروپاشی
امپراتوریهای عثمانی، اتریش، مجارستان، بریتانیا، فرانسه، آلمان، بلژیک،
اسپانیا و پرتغال، دو جنگ جهانی لازم شد. حال آن که امپراتوری شوروی به
واسطه گلاسنوست و اینکه جامعه شوروی بهسرعت در معرض رسانههای جهانی،
ویدیو و شبکههای کامپیوتری قرار گرفت، فقط طی چند سال مضمحلشد(1)
این مسایل نشان میدهد که پیشرفت و همهگیر شدن رسانههای ارتباطی ضمن
افزایش سرعت تغییرات، جوامع را به یکدیگر نزدیک و متصل ساخته است. این
به هم پیوستگی بهخصوص با آنچه که امروز تحتعنوان دگرگونی و بازسازی
زمان و مکان نامیده میشود مرتبط بوده و توسط آن تشدید میگردد. ژان بودریار
از صاحبنظران انتقادنگر فرانسوی از این دگرگونی با عنوان «امحای امر واقع
به واسطه تبدیل آن به تخیل مجازی سه بعدی و امحای زمان به واسطه هم
زمانی همه دورهها، همه فرهنگها با حرکتی سیار و واحد از طریق کنار هم
نهادن آنها در سناریویی واحد» یاد میکند.(2)
به اعتقاد مانوئل کاستلز استاد دانشگاه برکلی کالیفرنیا، در شرایط کنونی،
بنیانهای مادی جامعه یعنی مکانو زمان در حال دگرگونی است و پیرامون
فضای جریانها و زمان بیزمان، سازمان مییابد.(3) کاستلز که شرایط در حال
ظهور جهان مجازی و ارتباطات شبکهای جهانی را جامعه شبکهای(Network Society) مینامد، معتقد است: در «جامعهشبکهای
مفاهیم زمان و مکان معانی تازهای پیدا کردهاند که با معانی سنتی آن در
جوامع ما قبل مدرن و یا حتی صنعتی تفاوت آشکار دارد. انتقال آنی اطلاعات،
دادهها و سرمایهها و امکان ارتباط همزمان میان افراد در نقاط مختلف، عملا
فواصل زمانی را از میان برداشته است و نظم طبیعی دوران قدیم یا چارچوبهای
مکانیکی عصر صنعتی را به کلی دگرگون ساخته است. مکان نیز به نوبه خود با
مفهوم دسترسی یا عدم دسترسی بهاطلاعات و ابزار انتقال و پردازش آن ارتباط
پیدا کرده است و حضور در مکان معنای تازهای به خود گرفته کهمیتواند
تعیین کننده ارتباط و اتصال شخص به جامعه شبکهای و یا طرد و حذف او از
این مکان فراگیر و در عین حال انحصاری بهشمار آید». (4) به همپیوستگی
عمیق و گسترده مسایل بشری اکنون با عنوان«جهانیشدن» (Globalisation) نام برده میشود.
در اغلب تعاریف عرضه شده،«جهانی شدن» فرایندی تدریجی و پایدار توصیف میشود
که از گذشتهای دور یا نزدیک آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد، و هر چه بر عمر
آن افزوده میشود، شتاب و گستره آن هم بسیار افزایش مییابد. اکثر نظریهپردازان،
جدید بودن فرایند جهانی شدن را نمیپذیرند و تاریخی دستکم چندینده ساله
برای آن در نظر میگیرند بیشتر تعاریف بر سر تشدید بسیار چشمگیر آن در دهههای
اخیر، اتفاق نظر دارند و حتی عقیده دارند که نسلهای آینده این فرایند را به
صورتی گستردهتر و پرشتابتر تجربه خواهندکرد».(5)
گیدنز فرایند جهانی شدن را چیزی جز گسترش تجدد نمیداند.(6) مارکس و انگلس
هم درک تاریخ «جهانی شدن» و آغاز این فرایند را مستلزم درک و شناخت تاریخ
سرمایهداری میدانند، چون از دیدگاه آنان، نظام سرمایهداری همواره دستاندرکار
یکپارچهسازی اقتصادی و فرهنگی جهان بوده است.(7) پس با توجه بهاین
دیدگاه، جهانی شدن را باید همزاد سرمایهداری دانست.(8) بسیاری دیگر از
اندیشمندان، نظام سرمایهداری را فاعل و عامل اصلی جهانی شدن و جهانیگرایی(Globalism) تلقی میکنند. مجید تهرانیان استاد
ایرانی دانشگاه هاواییایالات متحده امریکا معتقد است، موتور جهانیگرایی،
سرمایهداری جدید است که منشاء آن به قرن شانزدهم باز میگردد. سرمایهداری
حصار علایق فئودالی، قبیلهای، نژادی، قومی و ملی را به سود بینالمللی
شدن مراکز داد و ستد افکار و کالاها از هم گسیخت. حاملان این روند شرکتهای
بینالمللی هستند که نوعاً در بیش از صد کشور جهان عمل میکنند و هر جا که
مداخله دولت کمتر و احتمال سود بیشتر باشد از موقعیت استفاده میکنند.
تکنولوژیهای عمده این روند عبارتند از: انرژی، حمل و نقل و ارتباطات راه
دور یعنی سه پیشرفت تکنولوژیک پیدرپی که منجر به سه موج بلند پیدرپی رشد
اقتصادی جهانی شدند. مشخصه آخرین این امواج یعنی موج سومین انقلاب صنعتی
کاربرد تکنولوژیهای کامپیوتری در تمامی وجوه زندگی از تولید و امور اداری
گرفته تا آموزش، سفر و سرگرمی است. (9)
در تعاریف مختلفی که صاحبنظران از جهانی شدن ارائه کردهاند به عناصر
مختلفی اشاره کردهاند.
فشردگی جهان، وابستهتر شدن بخشهای مختلف جهان، افزایش وابستگی و در هم
تنیدگی جهانی، فرایند غربی کردن یا شدن، همگون سازی جهان، ادغام جنبههای
اقتصادی در گستردهای جهانی، پهناورتر شدن گستره تاثیرگذاری و تاثیرپذیر کنشهای
اجتماعی، کاهش هزینههای تحمیل شده توسط فضا و زمانو... از عوامل مختلفی
هستند که در تعاریف مختلف مربوط به جهانی شدن طرح گردیدهاند.
تاکید بر افزایش بیسابقه ارتباطات و برخوردهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی
ویژگی اکثر تعاریفجهانی شدن است. تقریباً در همه آثار مربوط به جهانی شدن،
حجم بسیار زیاد ارتباطات در سطوح و عرصههای مختلف جامعه جهانی، ویژگی
فرایند مورد نظر عنوان شده است. این ارتباطات در برخی موارد آگاهانه و
ارادی هستند و در مواردی دیگر ناآگاهانه، غیر ارادی و گریزناپذیر.
برقرار کنندگان چنین ارتباط های پرشمار و گسترده هم شاید افراد، گروهها،
نهادها و دولتها باشند. همچنین میزان دخالت و شرکت در شبکه ارتباطات جهانی
برحسب افراد، گروهها، قومیتها، کشورها و مناطق و قارهها متفاوت است.(10) این
ارتباطات پر حجم بر افزایش وابستگی متقابل در عرصه جهانی دلالت دارند که
تاکید برآن، یکی از وجوه مشترک تعاریف جهانی شدن است. از این دیدگاه
جهانی شدن معطوف به افزایش پیوندها و همبستگیهای میان دولتها و جوامع
تشکیل دهنده نظام جهانی مدرن است. نیرومندتر شدن عوامل موثر در شبکههای
جهانی و وابستگی متقابل و تشدید در هم تنیدگی جهان، گستره و میزان
تاثیرپذیری افراد و جوامع گوناگون مستقر در کره زمین را افزایش و امکان و
احتمال انزوا و برکنار ماندن از تاثیرات محیط جهانی را کاهشمیدهد.(11)
در مجموع میتوان جهانی شدن را وابستگی متقابل مردم دنیا به یکدیگر دانست
که کارکرد فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی در فشردهسازی زمان و مکان
در این زمینه نقشی اساسی داشته است آن چنان که میتوان گفت: «ظهور صنعت
ارتباطات و رسانههای ارتباط جمعی از بسیار جهات منشاء ظهور جهانی شدن بهمعنای
امروزین آن شده است». (12)
مجموع این ملاحظات نظری است که جغرافیای سیاسی جهان معاصر را دستخوش
دگرگونی کرده و چنین به نظر میرسد که بحث از موضوعات و مفاهیمی همچون،
شمال و جنوب، شرق و غرب، جهان اول و سوم، مرکز و پیرامون و مقولاتی از
این قبیل که در بطن گفتمانهای پیشین معنادار بودند دیگر اعتبار چندانیندارند
و ما نیازمند تعریف جغرافیایی تازهای برای جهان میباشیم. تعریفی که
بیانگر نظم نوین براساسوابستگی واحدهای سیاسی و اقتصادی به یکدیگر باشد.
تمامی صاحبنظران متفقاً شکلگیری چنین شرایطی را پیامد «انقلاب ارتباطات»
دانسته و از آن به عنوان عصر فرا صنعتی یاد میکنند. وضعیتی که در آنهمه
به هم وابستهاند و تمایزات و برتریها به واسطه میزان بهرهمندی از
اطلاعات و توان ارتباطی سنجیدهمیشود و آن دسته از بازیگران و فعالان
جهانی که اطلاعات بیشتری دارند و بر ابزار و رسانههای ارتباطیقدرتمندتر و
بیشتری حاکمند، نقشی موثرتری در تصمیم سازی دارند». (13)
حال که بهنظر میرسد جغرافیای سیاسی و مسایل اقتصادی و فرهنگی جهانی تحت
تأثیر کارکرد ارتباطاتدستخوش تغییر شده است، مفهومسازی برای شرایط نوین با
هدف تحلیل مسایل نو، میباید مبتنی بر حوزه «ارتباطات و اطلاعات» باشد.
دلیل این امر نیز نقش محوری اطلاعات و ارتباطات در ظهور شرایط جدید است.
سعدی، شعر نامدار ایرانی، هشت قرن پیش«نظم جهانی» خوبی را چنین توصیف
نمود:
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
کانت فیلسوف شهیر آلمان در کتاب معروف خود درباره«طرح صلح دائمی»، اندیشه
یک «جامعه مدنی همگانی و جهانی» و یک «حقوق جهان وطن» را مطرح کرده بود در
حالی که اندیشه «یک دولت جهانی» را که با خطر استیلای یک نظام ستمگری
جهانی تحملناپذیر بر بشریت همراه است مطرود شناخته بود.
گاندی، رهبر فقید هند، در بیان ارتباط باز و آزاد اما بدون آسیب ابزار داشت؛
من نمیخواهم که خانهام از هر چهار طرف دیوار داشته باشد با پنجرههایی
محکم. من میخواهم همه فرهنگها در اطراف خانهام با آزادی تمام بوزند، اما
نخواهم پذیرفت که وزیدن هر یک از آنها مرا از جای برکند.
معروفترین سخن در یکپارچه سازی جهانی و ارتباطات جهانگیر در نظریه«دهکده
جهانی» مکلوهان دیده میشود. اصطلاح«دهکده جهانی» بهقدری با مسایل نوین
ناشی از عملکرد فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی قرین و نزدیک بود که سریع و
ریشهدار گسترش یافت. آن چنانکه بسیاری از افراد بدون اطلاع از نظریهوی،
صرفاً براساس معنای ظاهری اصطلاح«دهکده جهانی»، پی به ابعادی از آن برده
و بر آن اساس با استفاده از این اصطلاح بسیاری از مسایل جدید را توجیه و
تفسیر کردهاند.
ظهور جهانی مجازی؛ تداوم و تعمیق پروژه جهانی شدن
فرایند جهانی شدن که تحت تاثیر کارکرد سرمایهداری نوین و پیشرفت گسترده
فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی بیش از گذشته در دهههای اخیر خود را نشان
داده است، اینک در جهشهای نوین پیشرفت فزاینده فناوریهای اطلاعاتی و
ارتباطی چهره نوینی بخود گرفته است و ادبیات جدیدی وارد عرصه«حیات جهانی»
(Life-World) نموده است.
تجدید ساختار سرمایهداری نزد بسیاری از صاحبنظران، تحتتاثیر ظهور فناوریهای
نوین ارتباطی واطلاعات بوده است. «پترمتروولی» دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو
در گرجستان در این زمینه اظهار میدارد:
تولد بورژوازی در اروپا ناشی از توسعه اطلاعات بوده است و امروز تکنولوژی
اطلاعات میتواند طیفجدیدی از سرمایهداری را در جهان بوجود آورد و ما میتوانیم
از این تکنولوژی علاوه بر پیشرفت اقتصادی در جهت توسعه اجتماعی هم استفاده
کنیم.(14)
«سرمایهداری عصر فرا صنعتی متکی به نوعی دینامیسم درونی است که مرزی و
حدی را برنمیتابد، از انعطاف زیاد برخوردار است و فزون طلب و گسترشپذیر و
بسط یابنده و در عین حال متکی به منطقه شبکهاست».(15)
کاستلز استاد اسپانیاییتبار دانشگاه برکلی کالیفرنیا بحث اصلی کتاب خود راجع
به «عصر اطلاعات» را به«جامعه شبکهای» اختصاص میدهد و آن را از ویژگیهای
سرمایهداری متکی به اطلاعات بهشمار میآورد. بهاعتقاد او جامعه شبکهای
محصول همگرایی سه فرایند تاریخی مستقل است. این سه فرایند عبارتند از
«انقلاب اطلاعات» که ظهور جامعه شبکهای را امکانپذیر ساخت، تجدید ساختار
سرمایهداری، و نهضتهایفرهنگی دهههای 1960 و 1970. کاستلز ویژگیهای اصلی
جامعه شبکهای را، «اقتصاد اطلاعاتی» ،«اقتصاد جهانی» ،«فعالیتهای اقتصادی
شبکهای»، «تحول در نحوه انجام کار و در ساختار اشتغال»، «ظهور قطبهای
متقابل»،«فرهنگ واقعیت مجازی» (Culture
of virtual
reality)، «سیاست بر بال رسانه» و«زمان بیزمان
و فضای جریانها» برمیشمرد. (16)
از سخنان کاستلز مشخص میشود که او تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات را عامل
تحول در حیات جهانی، فضا و روابط اقتصادی جدید، فرهنگ و سیاست جدید دانسته
و در مجموع ظهور فضای جدیدی را که مسایل و روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی در
آن جریان مییابد را نوید میدهد. او این فضای جدید را «جامعهشبکهای» مینامد
که در گسترهای جهانی عمل میکند. و پایهگذار یک«نظم نوین اجتماعی» است.
به اعتقاد کاستلز، به نظر شمار فزایندهای از مردم، این نظم نوین، به
منزله یک بینظمی فرا ـ اجتماعی است. منظور از بینظمی فرا ـ اجتماعی،
توالی اتوماتیک و تصادفی رخدادهاست که از منطق کنترلناپذیر بازارها، تکنولوژیها،
نظم جغرافیای سیاسی یا جبر زیست شناختی نشأت میگیرد. (17)
مشابه این مضامین را در نظریه صاحبنظران دیگر نیز میتوان دریافت. نظریههای
نوین با اشاره بهتحولات اخیر در فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، اطلاعات
محور شدن اقتصاد، نقش ارتباطات و اطلاعات در سیاست و فرهنگ و شکلگیری
جوامع اطلاعات بنیان، از انتقال و گذار جوامع پیشرفته از«جامعه صنعتی»
حکایت میکنند. پیدایی و پیشرفت فناورهای نوین، همچون ماهواره و اینترنت و
ادغام رسانههای کوچک در یکدیگر و کامپیوتر در ایجاد این شرایط گذار از جامعه
صنعتی به جامعه اطلاعاتیای که در گستره جهانی عملمینماید نقش برجستهای
داشتهاند و این نشانه آغاز یک هستی جدید است. جامعه شبکهای کاستلز که بر
بستر اینترنت و فضای سختافزاری (تلفن، مودم و کامپیوتر) شکل میگیرد، با کمک
برق و ماهواره فراتر از مرزهایجغرافیایی بین افراد و گروهها ارتباط برقرار
میکند. برخی این فضای کامپیوتری و شبکهای را«فضایمجازی» (Virtual Space) مینامند، منظور فضای فراتر از جغرافیا و
فضای غیرواقعی است که مبتنی بر تصویر، کلام یا صوت، مفهوم یا متن و
موسیقی میباشد و میتواند ارتباط یکسویه یا دوسویه و همزمان یا غیر همزمان
را بین دوطرف که میتوانند هویت مشخص یا نامشخصی داشته باشند و در فواصل
نامشخصی از هم قرار دارند، برقرار نماید. بنابراین«قابلیت ارتباطی» (Communication Capability) بالایی در این فضا قابل حصول است و در
طیفی از ارتباط یکسویه غیرارادیو تحمیلی تا ارتباط دوسویه شفاف و مشارکت
جویانه، ارتباطات فضای مجازی شکل میگیرد. ماهیت اصلیآن فرامرزی و غالب
بر فاصله مکانی است و در زمان صرفهجویی میکند و علاوه بر اینها به شدت
به سمتکنترل گریزی تمایل دارد.
این شکل از ارتباط که مشخصه جدیدترین نوع ارتباط انسانی در حیات جهانی
است به دلیل ویژگیهای خاص آن به خصوص در دوسویه بودن، مرکز گریزی و
کنترل گریزی، و نیز سرعت بسیار بالای آن و حذففواصل مکانی، تحول عمیقی
در ابعاد و سطوح متفاوت زندگی و در نتیجه ماهیت و شکل آن به دنبال
خواهدداشت. طبیعی است امکانات فراهم شده توسط نظام ارتباطی اواخر قرن
بیستم و اوایل قرن بیست و یکم، نشانگر تداوم و شدت پروژه جهانی شدن است
و قرن آینده در سالهای پیش روی خود اشکال نوینی از زندگیو روابط اجتماعی
را تجربه خواهد کرد. برخی وضعیت پیش وی ما را«پسا جهانی شدن» (Post-globalization)مینامند.
«پسا جهانی شدن» اشاره به دورهای از تاریخ آینده جهان دارد که فرایند
جهانی شدن به کمال خود نزدیکمیشود و به نوعی ظهور «فضای جدید جهانی شده»
اتفاق میافتد، جهانی که در آن تمایزات دو جهانی شدن (Dual Globalization and Future of the world) (این عنوان مقاله است که
دکتر سعید رضا عاملی برای کتاب ماه علوم اجتماعی تنظیم کرده و آدرس آن
در منابع پایان این مقاله آمدهاست.)یعنی جهانی شدن جهان واقعی و جهانی
شدن جهان مجازی به صورت مشخص قابل رویت خواهد بود.
جهتگیریهای گسترده و فراگیر جهان مجازی علائم جدی از غلبه جهان مجازی
بر جهان واقعی را بهنمایش میگذارد. مهمترین عاملی که منشأ اقتدار جهان
مجازی میشود، کم شدن عامل زمان و مکان و تسهیل در دسترسی به منابع
تمدنی است. در این روند، جهان مجازی یا جهان دوم به مرور، ظرفیتهای جهاناول
را کمرنگ میکند.(18)
این شرایط بیانگر افزایش سرعت تغییرات به حدی است که تاکنون سابقه
نداشته و این به معنای تحولعمیق و ساختاری در وضعیت«دو جهانی شدن و
آینده جهان» میباشد. آرمستو (Arnmesto) بر همین مبنا تاکید میکند
که تغییرات در جهان به گونهای، در حال رشد انفجاری است که نسل 2100 و
یا 2200، وقتی به زندگی ما دراوایل قرن بیستم نگاه میکنند، میگویند: چه
مردم غیر مدرن و کهنه گرایی بودهاند. (19)
با توجه به اینکه شاخصهای موجود نشانگر آغاز یک هستیجدید و حیات جهانی در
آستانه دو جهانیشدن قرار گرفته است واژههای مختلفی که برای توصیف این
وضع مورد استفاده گرفته بیانگر تمام ابعاد آن نمیباشند. به نظر میرسد
اصطلاح«جهان نظام ارتباطی و اطلاعاتی» اصطلاح همه جانبهای است کهتوصیفگر
وضعیت دو جهانی ما (جهان واقعی و جهان مجازی) در شرایط جهانی شدن و تعلق و
وابستگی همهبه یک نظام و نقش، اهمیت و کارکرد فناوریهای ارتباطی و
اطلاعاتی در شکلگیری، تداوم و تعمیق وضعیتمیباشد. با توجه به اینکه
اصطلاح«جامعهاطلاعاتی» ، از شرایط واقعی جامعه بسیار دور است و به وضعیتکشورهای
پیشرفته بیشتر نزدیک است، یک تأثیر منفی دارد و آن از یاد بردن مشکلات و
جایگاه واقعیکشورهایی چون ماست که در وضعیت توسعه نیافتگی قرار دارند.
اکنون فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی جامعه و حیات جهانی را به دورهای
از جهش اجتماعی رهنمونساختهاند که از حیث اهمیت و عظمت به دوره گذار از
عصر کشاورزی به صنعت شباهت دارد، امروز تحت تاثیر این تحولات، صاحبنظران
و اندیشمندان اجتماعی با گرایش به مکتب«جبرگرایی تکنولوژی» (Technology Determinism) نسبت بهاثرات توسعه بخش فناوریهای
اطلاعاتی و ارتباطی، خوشبینتر شده و معتقدند آرمان شهر برآمده از فناوری
اطلاعات و ارتباطات، فرصتهای مفید و لذت بخش در کار، آزادی و فراغت پیش
پای همگان قرار میدهند. اما از نگاهی عملگرایانه (Pragmatic) با توجه به قدرت فناوریهای اطلاعاتی
و ارتباطی در تغییر شکل حیات جهانی، کم و بیش باید حضور و اثر بخشی آنها در
هستی و حیات خود را بپذیریم و به جای منفیگرایی با حفظ دیدگاهها و نظرات
انتقادی خود، به دنبال وجوه مثبت و فرصتهای ایجاد شده در فضای جدید باشیم
و از آنها برای بهبود وضع خویش استفاده نماییم.
در هر حال همانطور که ذکر شده، اکنون بسیاری از صاحبنظران در تحول نوین
جامعه بشری اتفاق نظر دارند. دکتر معتمدنژاد در این زمینه معتقدند، «پیدایی
و پیشرفت اینترنت» در ایجاد شرایط گذار از «جامعه صنعتی» به«جامعهاطلاعاتی»
جایگاه برجستهای پیدا کرده است. شبکه اینترنت اکنون به قول برخی از
محققان ارتباطی، ستون فقرات ارتباطات اطلاعاتی سراسری کره زمین و به
عبارت دیگر «شبکه شبکههایاطلاعرسانی» جهان شناخته میشود.(20) شرایط جدید
امکان پیشرفت سریع کشورهای توسعه نیافته را فراهم میسازد اما این«امکان»
با حفظ ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی موجود در این کشورها تا حدودی
ضعیف خواهد شد. چنین به نظر میرسد که مشکل کشورهای توسعه نیافته قبل از
هر چیز مشکلاتساختاری آنها از حیث مدیریت نظام سیاسی و اقتصادی آنها بوده
است و نه نبود تکنولوژی. بدیهی است نگاهسنتی این کشورها به تکنولوژی
ارتباطی و اطلاعاتی (که واقعاً فرصتهای جدیدی فراهم میکند) با حفظ ساختارهای
سیاسی و اقتصادی موجود، به از بین رفتن فرصتهای جدید توسعهای که فناوریهای
ارتباطی و اطلاعاتی فراهم ساختهاند خواهد شد.
ماهیت و تعریف جهان نظام اطلاعاتی و ارتباطی
همانطور که پیش از این گفته شد در این مقاله مفهوم«جهان نظام اطلاعاتی
و ارتباطی» به جای مفهوم«جامعه اطلاعاتی» انتخاب شده است. دلیل آن نیز
این است که مفهوم«جامعه اطلاعاتی» (Information Society) بهطور خاص بهجوامعی گفته میشود که«اطلاعات بنیان بوده
و بخش اعظم نیروی کار آنها در بخش اطلاعات و ارتباطاتفعال هستند. صاحبنظران،
کشورهای ایالات متحده و ژاپن را چنین جامعهای میدانند. اکنون برخی دیگر
از کشورهای پیشرفته جهان، روند تحول به جامعه اطلاعاتی که در واقع همان
جامعه فراصنعتی (Post-Industrial
Society)
است را دنبالمیکنند.» در این جامعه دارایی اصلی نه زمین، نه سرمایه، نه
صنعت (به معنای عام)، بلکه«اطلاعات» (و صنایع اطلاعات و ارتباطی) است.
بنابراین مفهوم«جامعه اطلاعاتی جهانی» (World information Society) از آن جهت که در حال حاضر اکثر کشورها
و مناطق دنیا فاقد ویژگیهای جامعه اطلاعاتی هستند اعتبار چندانی ندارند. با
این همه در بسیاری موارد توسط کارشناسان و صاحبنظران استفاده میگردد.( در
این مقاله نیز به دلیل استفاده از منابع علمی مختلف از این واژه در برخی
موارد استفاده گردیده است.)
در کنفرانس منطقهای آسیا ـ اقیانوسیه که در دیماه سال 1381 (ژانویه 2003)
در توکیو برگزار شد،«جامعهاطلاعاتی» بدینگونه تعریف گردید؛ مفهوم«جامعه
اطلاعاتی» این است که شبکههای توسعهیافته فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی،
دسترسیهای موثر مناسب و مساوی به اطلاعات و مضامین مناسب با قابلیت
دسترسی بالا، میتواند به مردم در شکوفایی استعدادهای خویش، پیشبرد توسعه
اقتصادی و اجتماعی، بالا بردن کیفیت زندگی، از بین بردن فقر و گرسنگی و
تسهیل فرایند تصمیمگیریهای مشارکتی کمکمیکند.(21)
این تعریف با تعاریفی که پیش از این ذکر شده و قبلا مورد استفاده
کارشناسان قرار میگرفت تا حدودیمتفاوت است. در هر حال به نظر میرسد اگر
چه نظام جهانی ارتباطات و اطلاعات، ظهور جامعه شبکهای و جهان مجازی،
فرصتهای جدیدی برای بهبود اوضاع اقتصادی مردم جوامع توسعه نیافته فراهم
میسازد، اما عامل اصلی توسعه نیافتگی اقتصادی در این کشورها زیر ساختهای
سیاسی و فرهنگی است. در این کشورها مدیریت ضعیف دولتی زمام امور را در
انحصار گرفته، بخش خصوصی زیر چتر رانتخواری دولت ضعیف شده و برخی عناصر
گروهی سنتی نیز مانع توسعه یافتگی آنها میباشد. بنابراین در مجموع میتوان
گفت، با توجه بهمتفاوت بودن شرایط مناطق و کشورهای مختلف جهان، تنوع
دیدگاهها و نگاههای گوناگونی که به فرایندهای جدید وجود دارد، و نیز شرایط
خاص سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هر کشور، اساساً ، رسیدن به بینش و درکیمشترک
نسبت به وضع موجود و چشمانداز آن در آینده نسبت به جامعه اطلاعاتی، قدری
مشکل باشد. فرصتها و تهدیدات، تسهیلات و مشکلاتی که وضعیت جدید برای
کشورهای مختلف ایجاد میکند متفاوت است و سیال بودن شرایط جدید به دلیل
افزایش سرعت تغییرات بر ابهام قضایا میافزاید. با این همه معاون امور
ارتباطات و اطلاعات یونسکو از تلاش این سازمان برای نیل به یک تفاهم
جهانی و دیدگاهی مشترک راجع بهجامعه اطلاعاتی جهانی و ایجاد یک برنامه
عملی استراتژیک جهت توسعه این جامعه سخن میگوید.(22) در سومین کنگره بینالمللی
اخلاق اطلاعات، سازمان یونسکو بر ضرورت توسعه جامعه اطلاعاتی به صورتجامعهای
باز و همگانی و مبتنی بر اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، حق آزادی
بیان و آزادیدسترسی به اطلاعات تأکید داشته است.(23)
کارشناسان در کنار ابعاد مذکور، ویژگیهای دیگری را نیز برشمردهاند. یونس
شکرخواه مدرس و کارشناسارتباطات در این زمینه میگوید: اصلیترین ویژگیهای
جامعه اطلاعاتی شامل اطلاعاتی شدن اقتصاد، تشکیل شبکههای اطلاعرسانی
جهانی، جهانی سازی سرمایهداری و کاستن از محدودیتهای مکانی و زمانیاست.(24)
در مجموع به نظر میرسد با توجه به ابعاد مذکور، حداقل میتوان گفت که
کشورهای جنوب فاصلهزیادی با چنین وضعیتی دارد.
با شکلگیری جهان نظام اطلاعاتی و ارتباطی و نزدیکتر شدن مسایل اقصی نقاط
دنیا به هم، مسایل و مشکلات مختلفی شکل میگیرد که بسیاری از آنها کشورهای
فقیر در عرصه ارتباطات و اطلاعات را تهدید میکند اما در عین حال فرصتهایی
نیز برای این کشورها پدید میآورد. شکاف دیجیتال(Digital Gap) زمینههای شکلگیری انحصار، مسایل مربوط
به مالکیت معنوی، حق دسترسی همگانی به اطلاعات، مسایل اخلاقی و حقوقی
کاربرد فناوریها، هویت، ابعاد سیاسی«جهان نظام» نوین و مسایلی که راجع به
ضعیف شدن دولت ـملتها مطرح میشود و نیز اقتصاد الکترونیکی و روابط مجازی
این عرصه که همه ناشی از خصایص کنترلزدا، غیر متمرکز، فرا زمانی و فرا
مکانی اینترنت است از مسایل مهم عصر جدید هستند.
فیلیپ کئو مدیر بخش جامعه اطلاعاتی یونسکو با تاکید بر ضرورت تدوین مقررات
جهانی برای جلوگیریاز انحصار، اظهار میدارد، در اینترنت باید به منافع
عمومی توجه شود و کاری صورت گیرد تا هیچ کشوری نتواند به شاهراههای
اطلاعاتی کنترل پیدا کند. وی ضرورت بررسی چگونگی دسترسی به محتوا و منابع
دانش در اینترنت، حفظ حقوق مصرف کننده، منافع عمومی و حقوق مالکیت معنوی
را مورد تاکید قرار داده و میگوید، برنامه یونسکو برای تحقق جامعه اطلاعاتی
با شعار«اطلاعات برای همه» ایجاد برنامه عملیاتی دسترسیعادلانه به اطلاعات
از طریق زبانهای مختلف و برآوردن نیازهای عمومی است. باید راههای
استفاده از تکنولوژی ارتباطات برای دستیابی به همگرایی بیشتر ملتها مورد
بررسی قرار گیرد. اینترنت ملک خصوصیکسی نیست و باید از جهتهای مثبت آن
در راستای منافع همه استفاده کنیم.(27)
در این باره«آلن مودو» معاون مدیرکل یونسکو در امور ارتباطات و اطلاعات، بر
اهمیت خاصتکنولوژیهای نوین ارتباطی در شکلگیری جامعه اطلاعاتی جهانی و
ضرورت پیشرفت و گسترش حقدسترسی عمومی به اطلاعات اشاره کرده و اضافه میکند؛
با تمام اهمیتی که تکنولوژیهای اطلاعاتی در دنیای امروز پیدا کردهاند،
باید در نظر داشت که«اطلاعات»، «معرفت» نیست و«معرفت» نیز لزوماً «خرد» بهشمار
نمیرود، دسترسی به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی، میتواند معلومات
افراد را برای بهبود امور شخصی و جمعی افزایش دهد. در عین حال دسترسی به
اطلاعات و ارتباطات به خودی خود،«خرد» پدید نمیآورد. همچنین نمیتوان اساس
خرد را تنها بر آموزش استوار دانست.«خرد» از تفاهم ما برای چگونگیاستفاده از
تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی و تفاهم در زمینههای این استفاده و شرایط
و لوازم خاص آنناشی میشود.(28)
براین اساس میتوان نتیجه گرفت که برای کشورهای فقیر اطلاعاتی، دسترسی
به اینترنت و شبکهها و منابع اطلاعاتی ضرورتاً به نتایج مثبت نمیانجامد. دسترسی
به اطلاعات به تنهایی برای بهبود وضع اینکشورها کافی نیست و خرد و
عقلانیت که زیربنای اصلی حرکت به سمت توسعه این کشورها و بهبود زندگیآنهاست
از این طریق حاصل نخواهد شد. این خود یک هشدار برای جبرگرایان تکنولوژی
خواهد بود که بیش از حد به اثرات توسعه بخش دسترسی کشورهای توسعه نیافته
به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی خوشبیننباشند و در زمینه توسعه«یک
متغیره» به تحلیل امور نپردازند.
بخشی از مسایل کشورهای توسعه نیافته از داخل این کشورها نشأت میگیرد و تا
زمانی که این مسایلبرطرف نگردد، فرصتهای جهانی، خود تهدید جدیدی محسوب میشوند.
به اعتقاد مجید تهرانیان استاد ایرانیتبار دانشگاه هاوایی ایالات متحده، در
جهان پیرامونی جایی که فرایند توسعه پاره پاره و ناموزون رخ داده است،
نظام اجتماعی غالباً دچار کشمکش میان نخبگان تجددخواه و تودههای سنتی
قرار دارد. این دو گروه از مردم، اغلب در محلهایی جداگانه به سر میبرند و
گاه گویی در کشورها و اعصاری متفاوت زندگی میکنند.(29) این مسأله سبب میشود
تا بین این گروهها از نظر دسترسی به منابع اطلاعاتی و ابزار ارتباطی شکاف
فاحشی ایجادشود. بنابراین در شرایط جدید کشورهای توسعه نیافته علاوه بر بعد
خارجی در داخل کشور خود نیز با نظام نابرابرانهای از اطلاعات و ارتباطات
درگیرند و شکاف دیجیتال از دو زاویه بیرونی و درونی این کشورها را تهدید
خواهد کرد. افزون بر این از حیث نگاه به توسعه، سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز
نگرشهای متفاوتی در اینکشورها وجود دارد که در برخورد با یکدیگر چالشهایی
برای فرایند توسعه در این کشورها ایجاد میکنند. یعنیدر کنار شکاف دیجیتال،
شکافهای فکری و ذهنی فزایندهای، پروژه توسعه در این کشورها را با مشکلات
و موانع فزایندهای مواجه میسازد.
آرماند ماتلار با اشاره به اسطورهسازیها از جامعه اطلاعاتی در 50 سال اخیر
و تحولات صورت گرفته در این مفهوم، متذکر میشود، در اجلاس اوکیناوا در
ژوئیه 2000 درباره جامعه اطلاعاتی، ضرورت حل مشکلاتناشی از نابرابریهای
اطلاعاتی مورد تاکید قرار گرفت و این نشان میدهد که دیدگاههای اسطورهای
نسبت بهجامعه اطلاعاتی در حال واقع بینانه شدن است(30) به عبارتی نباید
نسبت به وضعیت جدید گسترش فزاینده فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دچار
شیفتگی شد بلکه باید واقعبینانه به آن نگریست و با اتخاذ سیاستدرست از
فرصتهای آن استفاده کرد و آسیبهای آن را تعدیل ساخت.
در این زمینه، مهدی محسنیان راد مدرس ارتباطات در دانشگاه معتقد است،
فناوریهای اطلاعات و ارتباطات نابرابریهای جدیدی میان کشورها ایجاد کرده
که منشا نگاههای متفاوتی در این جوامع ازشیفتگی تا انزجار شده است چون
جهانی شدن و همپوشی فرهنگی از«نگاههای مثبت»، نگرانی از نابرابری سواد
اطلاعاتی از«نگاههای میانه» و مفاهیم ترس از امپریالیسم فرهنگی و تهاجم
فرهنگی از«نگاههای منفی» این طیف است. به نظر وی واکنش متفاوت در کشورهای
مختلف نسبت به ماهواره بیانگر نگاههای مثبت و منفی به فنآوریهای
ارتباطی در کشورهای گوناگون است. به اعتقاد وی ماهیت فناوریهای ارتباطی
و اطلاعاتی تغییر نمیکند بلکه رفتار جوامع باید تغییر کند، حکومتهای کشورهای
در حال توسعه در توصیفکارکرد رسانهها به جای باور به نظریههای مردود شده
تزریقی و گلوله جادویی چه در مورد رسانههای بیگانه و چهدر داخلی، اصل
گزینشگر بودن انسان و اصل فراگرد بودن ارتباطات را بپذیرند و در تامین نیاز
مخاطبان به جایمواضع اقتدارگرایانه از شیوههای علمی نیاز سنجی ارتباطی
جامعه استفاده کنند و به منظور امکان افزایشتوان رسانههای داخلی در برابر
امواج بیرونی، شیوههای مراقبتی را جایگزین شیوههای سنتی نمایند.(31)
بنابراین در نگاه اخیر ضمن ابراز نگرانی از شکلگیری نابرابریهای جدید، نقش
حکومتها در شرایط فعلیرا برجسته ساخته و سیاستهای اتخاذ شده در زمینه فناوریهای
اطلاعاتی و ارتباطی توسط حکومتها را در استفاده از فرصتهای جدید و تعدیل
فشارها و آسیبها مهم تشخیص میدهد.
براین اساس میتوان با توجه به همه مسایل به این جمعبندی رسید که«جهان
نظام اطلاعاتی و ارتباطی» واقعیتی است در حال ظهور و پیوستن به آن اختیار
و انتخابی است که به زودی تبدیل به اجبار خواهد شد. اگرچه تهدیدات و
عوارضی به دنبال خواهد داشت اما اتخاذ استراتژی مناسب از تهدیدات آن خواهد
کاست و امکان استفاده از فرصتهای آن در مسایل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
را مقدور خواهد ساخت. اتخاذ سیاستهای نامناسب و یا بیسیاستی در قبال آن نه
تنها منجر به از دست دادن این فرصت جدید جهانی خواهدشد، بلکه آسیبهای جدی
و جدیدی برای کشورهای توسعه نیافته به همراه خواهد داشت.
واقعیات ما در عرصه جهانی مجازی
اکنون ایران در مقطع تاریخی حساسی قرار دارد. از یکسو هنوز درگیر چالشهای
توسعه ملی است و از دیگر سوی با روند روبه رشد جهانی شدن و دو جهانی شدن
یا شکلگیری جهان نظام ارتباطی و اطلاعاتی مواجهاست. از حیث داخلی و
توسعه ملی در مقطعی هستیم که تمامی کشورها با آن روبهرو بوده یا هستند
یعنی دورانگذار از جامعه سنتی به صنعتی و یا اطلاعاتی که تمام هم و غم
دولت و ملت باید مصروف این شود که اطلاعاتو فرهنگ در خدمت توسعه ملی
باشد. طرف دیگر قضیه، جریان مردمی شدن و دمکراتیزه شدن سیاست، اقتصاد و
فرهنگ است. البته عمق پیدا کردن سیاست و فرهنگ مستلزم تکثر رسانههاست.
این دو، تا حدودیبا هم تناقض دارند. دو مقطع تاریخی مختلف هستند. غربیها
این دو مقطع را در دو دوره مختلف تاریخیگذراندهاند. در ایران این دو با هم
تقارن پیدا کرده است.(32)
این مشکلات داخلی بهطور موثرتری خود را نشان میدهند، هنگامی که با چالشهای
جدیدی در برخورد با مسایل ظهور جهان نظام ارتباطی و اطلاعاتی مواجه شویم.
آسیبپذیر بودن اقتصاد، سیاست و فرهنگ کشور بهخصوص به دلیل ماهیت
مرزشکنانه و کنترلناپذیری فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی جهانی خواهد بود و
این آسیبپذیزی به دلیل ساختار، ماهیت و روابط سیاسی و اقتصادی مرزبندی
شده و کنترل شده در داخلکشور است.
جهان نظام ارتباطی و اطلاعاتی در چهارچوب جهان مجازی عرصهای از تعاملات
اجتماعی را شکلمیدهد که آزادی دریافت و انتشار اطلاعات، شفاف شدن و پرده
برداشتن از مسایل، افزایش امکان دسترسیهمگانی به اطلاعات از ویژگیهای
مهم آن است. در حالی که اکنون درخصوص مسایل مذکور هنوز کشور ما با مشکلاتی
مواجه است. در سالهای اخیر بیش از 90 روزنامه و نشریه با اتهامهایی نظیر
انتشار اطلاعاتمحرمانه، نشر اکاذیب، توهین و از این قبیل موارد توقیف و
تعطیل شدهاند. اکنون برخی از این نشریات در اینترنت منتشر میشوند و مقامهای
قوهقضاییه اگر چه اقدام عملیای در این خصوص صورت ندادهاند اما اعلامکردهاند
که قانون مطبوعات در مورد سایتهای اینترنتی اعمال خواهد شد. این موضوع
نشان میدهد کهحداقل در بخشهایی از قدرت سیاسی کشور درک درستی نسبت به
شرایط جدید برآمده از فناوریهایارتباطی و اطلاعاتی شکل نگرفته است. یونس
شکرخواه کارشناس و مدرس ارتباطات در این زمینه ابرازمیدارد:
وقتی روزنامهای تبدیل به نشریه الکترونیک میشود دیگر تابع مکان خاصی
نیست. اینها در سپهری از اطلاعات قرار میگیرند که نمیتوان مقدرات بومی یک
کشور را بر آنها جاری کرد. (33)
عباس حری استاد دانشگاه نیز معتقد است که«سیر نشر چاپی به نشر الکترونیک»
برزخهایی را طی کردهکه هنوز در ذهن ما باقی است و ما قصد داریم با همان
ذهنیتهای حاکم بر نشر چاپی، فضای سایبر را کنترلکنیم. (34)
بنابراین به نظر میرسد در مواجهه با فضای مجازی و استفاده از فناوریهای
ارتباطی و اطلاعاتی که بهزودی از اختیار و انتخاب به اجبار تبدیل خواهد
شد، قبل از هر چیز ساختن تصور و ذهنیات درست نسبت بهشرایط جدید از اهمیت
خاصی برخوردار است. کارشناسان پیشبینی میکنند که در آینده نزدیک هر فرد
در اینترنت آدرسی (IP) خواهد داشت که به تنهایی
برای راهاندازی کاربردهای مختلف نشر اعم از صدا و تصویر و روزنامه
الکترونیکی کافی باشد. در حال حاضر برخی از دفاتر ارائه دهنده خدمات
اینترنت (ISP) که از وزارتپست و تلگراف
و تلفن برای کار خود مجوز گرفتهاند به دلیل نداشتن مجوز استفاده از«دیش
ماهواره» (از وزارتارشاد) توسط قوه قضاییه تعطیل شدهاند در حالی که برای
خدمات اینترنت اساساً از ماهوارههای تصویریاستفاده نمیشود و نیازی به
مجوز ارشاد نیست. اکنون رقم سایتهای سانسور شده روز به روز بالا میرود.
ابتدا از فهرست 30 رقمی خبر داده شد، بعد لیست 15 هزار رقمی را مشمول سانسور
دانستند و به دنبال آن لیست صدهزار رقمی اعلام گردید. این سایتها عمدتاً
سیاسی و یا مستهجن بودهاند. (35)
با این همه تعطیل کردن سایتها و ممنوع کردن ارائه خدمات سایتها تأثیر
چندانی نداشته است. از زمانیکه موضوع«فیلترنیگ» مطرح شده، هر روز روشهای
جدیدتری برای دور زدن ممنوعیتها مطرح میشود. (استفاده از موتور جستجوگر گوگل
یکی از این روشهاست ولی آیا میتوان«گوگل» را تعطیل کرد؟) از سوی دیگر در
حال حاضر بسیاری افراد برای خود سایت شخصی (home page) میسازند، آیا فیلترنیگ همه آنها مقدور
است.
اکنون در وضعیتی قرار داریم که کنترل دستوری و غیراصولی اینترنت که
ماهیتاً رسانهای «مرکزگریز وکنترلناپذیر و جهانی» است اساساً مقدور نیست. و
با توجه به سرعت روبه رشد این پدیده جهانی، با استفاده از تجارب ورود
ویدئو و ماهواره به کشور، (که نشان داد برخورد حذفی با رسانههای ارتباطی و
اطلاعاتی نوین اساساً هر روز بیاثرتر میگردد) برخورد مناسب با این قضیه، به
بازسازی ذهنیت مسئولین نسبت به این پدیده و نیزتلاش و برنامهریزی برای
آموزش و فرهنگسازی در میان مردم نیاز دارد. اکنون که در جهت همهگیر شدناینترنت
گام برمیداریم، آموزش، فرهنگسازی و گسترش زیر ساختهای ارتباطی مناسب
برای استفاده از اینترنت ضروری به نظر میرسد.
وضعیت فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی در ایران
در حال حاضر کشور ما در زمینه فناوری اطلاعات فاصله دیجیتالی عظیمی با
کشورهای توسعه یافته پیدا کرده است. جایگاه فعلی ما در توسعه فناوری
اطلاعات در مقایسه با کشورهای توسعه یافته، حتی بعضی از کشورهای همسایه
بسیار ضعیفتر است. حجم کار توسعه فناوری اطلاعات در مجموع، چندین برابر
کار موجود وزارت پست و تلگراف و تلفن است اما این وزارتخانه در اجرای
اولیه و اصلی اهداف خود برای ارائه خدماتتلفن هنوز مشکل دارد و نمیتواند
پاسخگوی نیاز جامعه باشد. به دلیل گستردگی مسایل فناوری اطلاعات و
ارتباطات اساساً نمیتوان مسئولیت آن را فقط به یک بخش آن هم دولتی
واگذار نمود زیرا مسایل ارتباطات و اطلاعات فرابخشی و میان بخشی هستند. این
وزارتخانه از این حیث که ساختاری سنتی و دولتی دارد مانعیاساسی در گامهای
جدی برای گسترش فناوری ارتباطات از طریق خصوصیسازی میباشد. تغییر نام
اینوزارتخانه نیز تحولی اساسی در آن ایجاد نمیکند. در بهترین حالت این
وزارتخانه میباید در ارتقاء سطحدسترسی به تلفنهای ثابت یا سطح نفوذ
موبایل و گسترش خدمات و امکانات تلفن همراه ارائه خدماتنماید.(36)
اساساً سیستم دولتی در بخش فناوری ارتباطات و اطلاعات نباید و نمیتواند به
تنهایی در ارتقاء سطحکشور از این نظر انحصارگرایانه وارد شود. دولت و حاکمیت
باید به صورت کلان و در نقش حمایت کننده بهتقویت بخش خصوصی بپردازد و به
شکل یک هماهنگ کننده عمومی عمل کند. هر چند این اهداف در برنامهها و آییننامههای
دولتی ذکر گردیده اما به صورت عملی گامهای موثر و جدی مثبتی برنداشتهاند
وجهتگیری توسعه فناروریهای ارتباطی اکنون تقریباً دولتی میباشد. معتمدی،
وزیر پست تلگراف و تلفن در مراسم معارفه مدیرعامل شرکت مخابرات ایران
اظهار داشته است که مخابرات بدون استفاده از بخشخصوصی در خدمات رسانی به
مردم عقب میماند. (37)
در مورد سرمایهگذاری برای گسترش تلفن ثابت و تلفن همراه، گزارشهای
امیدوار کنندهای از وزارتخانهمربوطه منتشر میشود اما همچنان با وضع مطلوب
فاصله زیادی داریم. سید احمد معتمدی وزیر پست و تلگراف و تلفن در نخستین
همایش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و نقش آن در توسعه استان گلستانابراز
داشته است که:
اکنون در بخش ICT نسبت به برنامه سوم جلوتر
هستیم و در حال حاضر 23 هزار کیلومتر فیبرنوری در کشوروجود دارد. تا پایان سال
1382 به 30 هزار کیلومتر افزایش میباید. تلفن ثابت یکی دیگر از زیرساختهای
ITکشور است که ظرفیت نفوذ آن در کشور نسبت به اوایل سال 1381، 40
درصد افزایش پیدا کرده است و تاکنون36 هزار روستا از موهبت ارتباطات
برخوردار شدهاند که تا پایان سال، تمام روستاهای با جمعیت صد نفر از اینامکانات
بهرهمند میشوند. تا پایان سال 1382، 10 هزار روستای مجهز به دفاتر خدمات
ارتباطی افزایشمییابند. (38)
واگذاری تلفن همراه نیز از مرداد ماه 1373 در شهر تهران با ظرفیت 9200 شماره
تلفن آغاز شد. در سال1374 تعداد تلفنها (دایری) به 15907 شماره افزایش یافت
و غیر از تهران، مشهد، اهواز، تبریز، اصفهان، شیراز نیز تحت پوشش قرار گرفتند.
تا پایان سال 1380 شبکه مخابرات ایران با ظرفیت معادل یک میلیون و896
هزار و 572 مشترک در بیش از 493 شهر گسترش یافته است و قرار است تا پایان
برنامه پنجساله سوم بهچهار میلیون و 509 هزار و 522 شماره برسد.(39)
از سوی دیگر براساس اعلام اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU)، ضریب نفوذ تلفن همراه برای هر صد نفر در ایران 3/2 نفر است.
این شاخص برای کل جهان 18/8 نفر است. (40)
اکنون جدیدترین مارکهای گوشی تلفن همراه از سوی شرکتهای متفاوت سازنده
آن وارد بازار ایرانمیشود اما شرکت مخابرات ایران حتی قادر به پشتیبانی
سادهترین امکانات تلفن همراه در کشور نمیباشد.
با توجه به این که سرعت افزایش مشترکان تلفنهای همراه در ایران زیاد
است شرکت مخابرات تنها بهفکر ارائه سرویسهای اولیه به مشترکان است، در
حال حاضر خدمات این تلفن در ایران انحصاری است و درصورت ایجاد شدن شرایط
رقابتی بدون شک سرویسهای بهتری به مشترکان تلفنهای همراه ارایه
خواهدشد. (41)
در مجموع میتوان دریافت که اگر چه وزارت پست و تلگراف و تلفن و شرکت
مخابرات تلاش میکنند با حداکثر سرعت ضریب نفوذ تلفنهای ثابت و همراه را
در کشور افزایش دهند اما به دلیل گستردگی کار و انحصاری نمودن آن نمیتوانند
به روند سریع افزایش تقاضا و نیاز جامعه پاسخ دهند.
با توجه به اینکه تلفن ثابت در حال حاضر از ابزار اصلی برقراری ارتباط با
اینترنت میباشد، لزوم گسترشآن بیش از پیش بر همگان آشکار است. رشد تلفنهای
ثابت 30/7 درصد و تلفنهای همراه 86/6 درصد تا تیر ماه سال 1382 بوده است.
تعداد خطوط تلفن از عوامل محدود کننده برای اتصال به اینترنت محسوبمیشود.
در کنار تعداد خطوط تلفن ثابت، نرخ مکالمات تلفنی نیز در میزان اتصال به
اینترنت تاثیر دارد بخصوص اینکه کاربران باید علاوه بر هزینه مکالمه، هزینه
کارت دسترسی به اینترنت را نیز متقبل شوند. (42) با توجه به اهمیت اینترنت
، مروری بر وضعیت آن لازم به نظر میرسد.
اینترنت در ایران
اینترنت به عنوان ابزار اصلی ظهور و گسترش جهان مجازی، اهمیت خاصی در
برآورد سطح عمومی هر کشور از نظر توجه به زیرساختهای فناوریهای ارتباطی و
اطلاعاتی دارد.
«رقم کاربران اینترنت در ابتدای نوامبر سال 2003 به 619 میلیون کاربرد
رسید. این در حالی است کهکشورهای انگلیسی زبان 36/5 درصد (230 میلیون) از
کاربران اینترنت را شامل میشوند. زبان بعدی رویاینترنت، زبان چینی با
10/9 درصد (68/4 میلیون کاربر) و سپس ژاپنی با 9/7 درصد (61/4 میلیون نفر
کاربر)مقامهای دوم و سوم اینترنت را به خود اختصاص دادهاند. تعداد فارسی
زبانان آنلاین روی اینترنت به رقم 2/2میلیون کاربرد میرسد. تا دو سال قبل
این رقم فقط 200 هزار کاربر بوده است که بر این اساس رشد قابلتوجهی را
نشان میدهد»(43) بدین ترتیب میزان کاربران فارسی زبان اینترنت در طول دو
سال حدوداً ده برابر افزایش یافته است. طبق همین گزارش تا سال 2004 جمعیت
کل کاربران اینترنت به 940 میلیون نفر خواهدرسید.
امریکا از طریقه شبکه کابلی و مودمهای کابلی (که مخترع آن یک ایرانی
بوده) و تجهیزات پیشرفته DSL (که توانمندی دریافت 2 مگا
بایت در ثانیه را از طریق خطوط معمولی تلفن در فواصل محدود فراهم میکند)
توانستهاند امکان دسترسی 70 درصد مردم کشورشان را به شبکههای پرسرعت (Broadband) بوجود آورند. طبق برنامه این توسعه تا
پایان سال 2002 میلادی به 90 درصد میرسد. در میان کشورهای اروپایی،
دانمارکو ایرلند در اقدام برای رسیدن به جامعه اطلاعاتی موفقتر بودند. در
آسیا نیز مالزی و هند جامعه اطلاعاتیجهانی را به خوبی درک کردهاند و از آن
استفادههای اقتصادی معتنابهی هم بردهاند. توجه ماهاتیر محمد نخستوزیر مالزی
به این عرصه چنان چشمگیر است که مجله تایمز در شماره 22 سپتامبر 1997 او
را نفر بیست و نهمپیشگام دنیای دیجیتال معرفی کرد یعنی زمانی که شاید
برخی از مسئولان ما حتی نام«جامعه اطلاعاتی» را نیز نشنیده بودند. (45)
شمار مشترکان اینترنت در کشور چین تا پایان ماه ژوئن 2003 به 68 میلیون
نفر رسید که 8میلیون و 900 هزار نفر بیشتر از مدت مشابه سال گذشته میلادی
است.
در حال حاضر 5/3 درصد از جمعیت یک میلیارد و 300 میلیون نفری این کشور با
اینترنت کار میکنند. درچین 27 میلیون و 720 هزار دستگاه رایانه با اینترنت
مرتبط هستند و این کشور 473 هزار پایگاه و سایتاینترنتی دارد که این رقم
27/5 درصد بیشتر از شش ماه گذشته است. (46)
بستن سایت گوگل از طرف دولت چین و عکسالعملهای جهانی که باعث باز شدن
مجدد آن شد، نشانمیدهد که برقراری محدودیت در اینترنت آسان نیست و تبعات
منفی جهانی خواهد داشت.
گوگل در حال حاضر بهترین سایت جستجوگر دنیا محسوب میشود که روزانه نتیجه
بیش از 200 میلیونجستجوی اینترنتی را ارایه میدهد. تلاشهای«امید کردستانی»
معاون ارشد رئیس گوگل، بزرگترین سایتجستجوگر دنیا را به داغترین بازار
تبلیغاتی شبکهای تبدیل کرده که فقط در ظرف 18 ماه توانسته است از بیشاز
100 هزار آگهی کننده سبقت بگیرد. این وضعیت، یک میلیارد دلار سود مالی نصیب
گوگل خواهد کرد. (47)
اینترنت و کاربرد آن در دنیا به سرعت در حال گسترش است. طبق اطلاعات شرکت«اتفورکاست»
(Etfores) تا سال2005 میلادی جمعیت
استفاده کنندگان اینترنت به 1/12 میلیارد نفر در جهان خواهد رسید. (48)
آشنایی ایرانیان با اینترنت حدوداً به سال 1373 بازمیگردد. این پدیده را
نخستین بار یک موسسهتحقیقاتی در امور فیزیک و ریاضی به جامعه ایران معرفی
کرد. اما اینترنت خیلی سریع در ایران گسترش یافت. قبل از اینترنت کامپیوتر
به برخی از خانهها راه یافته و زمینهسازی لازم انجام شده بود. به تدریج
با افزایش تعداد کاربران اینترنت، هزینه سنگین اولیه آن کاهش یافت و
اکنون شاید ایران یکی از کشورهایی است که در منطقهخود امکانات سهل الوصولی
را برای استفاده از اینترنت فراهم ساختهاند.
اندکی پس از ظهور اینترنت تحولات سیاسی، دوم خرداد 76 که به فضای باز
سیاسی و فرهنگی انجامید سبب گسترش اینترنت در ایران شد و اینترنت به عنوان
یک روش آسان برای اتصال به جهان خارج مطرحگردید.
به گفته احمد معتمدی، وزیر پست و تلگراف و تلفن هم اکنون یک میلیون و
هفتصد هزار نفر در ایران بهاینترنت دسترسی دارند و در یک برنامه پنج ساله
قرار است این رقم به 20 میلیون نیز افزایش یابد.
به گفته وی تا تاریخ آبان 1381، 850 مشترک پر ظرفیت در شبکه اینترنت
ایران ایجاد شده که از اینتعداد، به 252 شرکت اجازه داده شده تا خدمات
اینترنت به مردم ارائه کنند. (49)
تعداد سایتهای اینترنتی راهاندازی شده یکی از شاخصهای توسعه کاربرد
ابزار اطلاعرسانی در کشور تلقی میشود. ایران با برخورداری از جمعیتی جوان،
در دو ساله گذشته رشد بسیار سریع و حیرتانگیزی را در ثبت شناسههای
اینترنتی داشته است. اغلب ارگانها و سازمانهای دولتی، اکثر شرکتهای خصوصی
و بسیاریاز افراد حقیقی، اقدام به استفاده از سرویسهای اینترنتی در جهت
ثبت شناسه و اجرای فضای مجازیکردهاند و برنامههای ارتباطی و اطلاعرسانی
خود را از این طریق دنبال میکنند. البته به علت حجم روز افزونثبت شناسه
توسط ایرانیان هنوز آمار دقیق از تعداد شناسههای ثبت شده وجود ندارد. در حال
حاضر 2/6 درصدخانوادههای ایرانی از شبکه اینترنتی دسترسی دارند. تعداد
مشترکان Dial Up نیز حدود 2 میلیون و پانصد
هزار مشترک است و 49 درصد کاربران شبکه اینترنتدر کشور را زنان تشکیل میدهند.
(50)
برخی دیگر از آمارها از زوایای دیگر بیانگر آن هستند که تعداد استفاده
کنندگان از اینترنت برای هر ده هزار نفر در ایران نزدیک به 155/6 نفر گزارش
میشود. این در حالی است که میانگین جهانی استفاده از اینترنت در دنیا
972/2 نفر است. تعداد خدمات میزبانی نیز در ایران برای هر ده هزار نفر 53
صدم نفر گزارش میشود کهاین رقم برای دنیا به طور متوسط 238/3 نفر است.
(51)
ضریب نفوذ اینترنت با سرعت زیادی در داخل کشور در حال رشد است. اغلب
شهروندان طبقه متوسط از نظر درآمد توانایی داشتن کامپیوتر (با هزینه متوسط
450 هزار تومان) و دسترسی و استفاده از اینترنت (با هزینههر ساعت کارت
اعتباری حدوداً 250 تومان و پرداخت هزینه تلفن) را دارند. بنابراین اینترنت
هر روز فراگیرتر میشود.«فقط در ظرف یک سال یعنی از سال 1380 تا سال 1381
تعداد کاربران اینترنت از 1/8 به 3/2 میلیوننفر رسیده است.» (52)
اکنون در بسیاری از شهرهای کوچک، مردم برای دسترسی به اینترنت از سرویسهای
شهرهای بزرگمانند تهران استفاده میکنند که این خود سبب افزایش هزینه
آنها خواهد شد. از سوی دیگر شاهد طرحهایی هستیم که به دنبال گسترش استفاده
از اینترنت در روستاها هستند. نمونه این طرحها را میتوان در روستایاینترنتی
شاهکوه در استان گلستان مشاهده نمود. گردهمایی سالانه دانشگاه میان
شاهکویی در تاریخ82/5/10 برگزار گردید و قرار است نخستین کتابخانه مجازی
روستایی ایران تا پایان سال 1382 در روستایقرنآباد شاهکوه به بهرهبرداری
برسد. (52)
صرفنظر از اینکه اکنون در بسیاری از نقطه نظرات علمی که تحت تاثیر جاذبههای
نوین جهان مجازیبیان میشود و در آن گسترش نفوذ اینترنت در میان مردم را
از شاخصهای توسعه و حرکتی لازم و ضروریعنوان میکنند تذکر یک نکته فقط در
حد سئوال برای قدر تأمل و تفکر لازم به نظر میرسد و آن اینکه آیا گسترش
فناوری مانند آنچه از گذشته تا کنون در کشور ما رایج بوده و همیشه ابتدا
بسیاری با آن مخالفند اما بهتدریج آن فناوری خود را به ما تحمیل نموده
آیا گسترش صرف این فناوری منجر به توسعه خواهد شد؟ آیا فناوریهای دورههای
قبل به خصوص ابزار ارتباطی و اطلاعاتی مانند مطبوعات، رادیو، تلویزیون،
ویدئو و نهایتاً ماهواره کمکی به توسعه کشور نموده است؟ یا در برنامههای
توسعه مورد توجه قرار گرفتهاند؟ به نظر میرسد موج نوین انقلاب ارتباطات
در صورتی که با خردگرایی و عقلانیت و ایجاد زیرساختهای فرهنگی و آموزشی
لازم همراه نباشد و برنامههای در نظر گرفته شده برای آنها منطبق با ماهیت
تکنولوژی و نیاز داخلعملا اجرا نگردد، مانند گذشته نه تنها مفید به حال
توسعه نخواهد بود بلکه میتواند مانعی جدی برای توسعهبهخصوص با آسیبهای
فرهنگی و انسانی که به بار خواهد آورد باشد.
آمارها نشان میدهند که بیش از 82 درصد از سایتهای اینترنتی، تجاری، 7 درصد
آموزشی، 1/2 درصدسایتها غیراخلاقی و 0/8 درصد مذهبی و کمتر از این مقدار
مربوط به سایتهای خبری و مابقی مربوط بهدولت یا سایتهای شخصی و غیره
هستند. این در حالی است که در کشور ما بخش اصلی توجهات به امورغیراقتصادی
اینترنت معطوف شده است و در عین حال یکی از مشکلات اساسی کشور ما، مشکل
اقتصادی وبیکاری میباشد. (54)
اکنون مشکل فرهنگی در حوزه فناوری ارتباطات و اطلاعات یک مشکل اساسی است
که در سطح کلان، مسایل سیاسی و نگرش خاص حاکم در نظام سیاسی زمینههایی
را فراهم ساخته تا این مشکل به صورتفزایندهتری نمود پیدا کند. نبود آموزش
مناسب در مقاطع قبل از دانشگاه، محدودیتها و تنگ نظریهایحاکم بر حوزه
فرهنگی از عمدهترین این عوامل زمینهساز هستند. اکنون به صراحت میتوان
گفت که اینمسایل سبب شده تا کامپیوتر به وسیلهای برای تایپ، موسیقی و
انواع بازی و اینترنت تا حد وسیلهای برای«چتکردن» (Chat) پایین آورده شود. به این ترتیب امروز شاهد رشد سریع
نامتوازن استفاده از کامپیوتر و اینترنتهستیم.
تحقیقی روی اتاق«چت ایرانی» در سایت یاهو انجام شد و مشخص کرد که در
شبانهروز بهطور متوسط 200نفر در این اتاق حضور دارند که این تعداد از افراد
در هیچ اتاق دیگری دیده نمیشوند.
گفتگو با آنها مشخص کرد که اغلب آنها برای هر ساعت استفاده از اینترنت 2500
ریال پرداخت کردهاند واگر برای هر ساعت استفاده از تلفن 600 ریال هزینه
کرده باشند، در مجموع برای هر ساعت استفاده از اینترنتو«چت کردن» 3100
ریال هزینه خواهند کرد. ضرایب اعداد مذکور نشان میدهد که روزانه
14/880/000ریال، ماهانه 46/400/000 ریال و سالانه 5/356/800/000 ریال برای«چت
کردن» ایرانیها فقط در اتاقسایت یاهو هزینه میشود. این تحقیق نشان میدهد
که درصد استفاده ایرانیان(و به خصوص جوانان ایرانی) ازاین پدیده نوین (چت)
نسبت به دیگر کشورهای جهان بسیار بالاتر است. (55)
براساس اطلاعات و آماری که طی سه سال گذشته از سوی موسسه«ای. تی. کرنی»
(A.T.Kearney) تهیه و در مجلهسیاست
خارجی به چاپ رسیده است. در بین 62 کشور، ایران از نظر رتبه فنی اینترنت
مقام 55 را دارد. این رتبهبراساس شاخصهای سهگانه، سرورهای اینترنتی
امن(رتبه 58)، ارائه دهندگان اینترنت (رتبه 56) و کاربراناینترنت(رتبه 58)
سنجیده شده است. همچنین رتبه کل ایران از نظر رتبه فنی، رتبه سیاسی،
رتبه تماسفردی و رتبه اقتصادی در بین 62 کشور، آخرین رتبه(یعنی 62) میباشد.
این جدول همچنین نشان میدهد کهرتبه کل کشورهایی مانند بنگلادش(54)
پاکستان(50) تایلند (47)مصر (46) کنیا(43) و اوگاندا (36) از ایرانبالاتر است.
(56)
در مجموع این آمارها و مسایل منتج از آنها میتواند به منزله یک هشدار برای
مسئولان نظام ما تلقی شود. با وجود توجه بسیار زیاد مسئولان بهخصوص سالهای
اخیر به رشد شاخصهای فناوریهای ارتباطی و حرکتسریع ایرانیان در دسترسی
به تلفن ثابت و همراه و نیز اینترنت، همچنان خلاءها و نیازهای زیادی در
این زمینهاحساس میشود و پیداست که بخش دولتی از عهده این پروژه عظیم
بر نخواهد آمد. از سوی دیگر برخی آمارها نشان دهنده رشد نامتوازن و انحراف
گونه استفاده از اینترنت در داخل کشور هستند و این نشان دهنده نیاز کشور به
فرهنگ سازی و آموزش در این زمینه است. پیداست که تجارب گذشته در خصوص
برخوردهایدستوری و حذفی به تشدید انحراف خواهد انجامید ضمن آن که در رابطه
با اینترنت اساساً چنین برخوردهاییبسیار دشوار خواهد بود. ذکر این نکته نیز
ضروری است که از دلایل رشد نامتوازن نهال اینترنت در کشور ما نداشتن سیاست
مشخص و مبهم و چندگانه و حذفی و دستوری نسبت به فناوری ارتباطی ما قبل
اینترنتیعنی ماهواره است. شاید بتوان با احتیاط گفت که برخوردها و سیاستهای
نادرست، ناموزون، دیرهنگام و حذفیبا رسانههای قبل از اینترنت یعنی ویدئو
و ماهواره شرایط نامتوازن شدن کاربرد این رسانه نوین را در کشور ما تقویت
نموده است. در هر حال طرحها و برنامههایی همچون طرح توسعه کاربرد فناوریهای
اطلاعاتی و ارتباطی(تکفا) روزنههای امیدی را برای آینده فناوریهای ارتباطی
در ایران خواهد گشود. اما تجربهبرنامهریزی و اجرای برنامههای توسعه در
ایران قدری از امیدواریهای ما نسبت به برنامه تکفا خواهد کاست.
نگاهی به طرح تکفا
برنامه توسعه و کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات(تکفا) با توجه به اهداف
آن از بابت برنامهای چیزی کمندارد. ارائه طرح تکفا از سوی دولت آقای
خاتمی امیدواریهای زیادی برای کارشناسان و دستاندرکاران فناوریهای
ارتباطی و اطلاعاتی کشور ایجاد نمود. اما سابقه اجرایی برنامهها در کشور نشان
میدهد که صرفبرنامهریزی، ضمانت لازم برای اجرای برنامه و رسیدن به
اهداف مشخص شده در برنامه را نمیدهد. در اینبخش بدون آن که بخواهیم به
نقد و بررسی طرح تکفا بپردازیم با مروری بر نقطه نظرات دستاندرکاران و
کارشناسان فناوری ارتباطات و اطلاعات خواهیم پرداخت و از این طریق سعی
خواهیم کرد تا موانع موجود بر اجرای مناسب طرح تکفا و نیز عدم اجرای مناسب
این طرح را مورد بررسی قرار دهیم.
از اهداف مهم طرح تکفا،«اشاعه بهترین شیوههای عمل مبتنی بر فناوری
اطلاعات و ارتباطات، حمایت ازگسترش بخش خصوصی توانمند و رقابتپذیر جهانی،
گسترش، ایجاد و رشد شرکتهای کوچک و متوسط(SME) با زمینه ICT به عنوان هستههای اشتغال
خلاق» میباشد. اساساً به دلیل گستردگی عرصه فناوریهایارتباطی و اطلاعاتی
و نیز ساختار سنتی بخش دولتی، اجرای مناسب طرح مهمی همچون تکفا از عهده
بخشدولتی برنیامده و نیازمند مشارکت گسترده بخش خصوصی است. اما از طرف
دیگر مشکلات دیگری در خصوص بخش خصوصی وجود دارد از جمله اینکه به دلیل
عملکرد انحصاری بخش دولتی در پروژههای کلان گذشته، تا به امروز شرکتهای
خصوصی بزرگ و قدرتمندی در کشور شکل نگرفتهاند که بتوانند در سطحداخلی به
بهترین شکل عمل کنند و شرایط رقابتپذیر جهانی را نیز داشته باشند. اما این
دلیل موجهی برایجلوگیری از مشارکت فعال بخش خصوصی در طرح بزرگ و مهم
تکفا نمیباشد.
از سوی دیگر در حالی که در تکفا بر«گسترش، ایجاد و رشد شرکتهای کوچک و
متوسط» به عنوانهستههای اشتغال در زمینه ICT » تاکید شده است برخی از دستاندرکاران فناوری ارتباطات و
اطلاعات ایرانمعتقدند که بودجه تکفا به شرکتهای بزرگ داده میشود و حق
شرکتهای کوچک خصوصی پایمال میشود. بررسی شرکتهای عضو شورای عالی
انفورماتیک نشان میدهد که از 560 شرکت عضو این شورا، 460 شرکتدارای درجه
5 و 6 در امتیازبندیها هستند و مابقی شرکتهای دارای درجه 1 و 2 هستند (100
شرکت) و در چارچوب تکفا نیز هر چه تصویب میشود برای شرکتهای با امتیاز 1 و
2 است. (57) بنابراین با توجه به اهداف تکفا در حمایت از بخش خصوصی و نیز
رشد شرکتهای کوچک و متوسط باید به اینگونه مسایل توجهبیشتری مبذول داشت.
البته این نکته به معنای ضعف طرح تکفا نمیباشد بلکه مربوط به مدیریت
اجرایی اینطرح میباشد. از سوی دیگر، به اعتقاد برخی کارشناسان، از نکات
مهمی که باید درمدیریت اجرایی طرح تکفا مورد توجه قرار داد، تدوین چارچوب
اجرایی طرحها است. این چارچوبها میباید به گونهای باشد که با تغییرمدیریتها،
که در کشور ما هر از چند گاهی با فواصل نسبتاً کوتاه نیز صورت میگیرد، ضربهای
به اجرا و نحوهاجرای طرحهای مصوب وارد نیاید. (58)
مسأله مدیریت اجرا و پیاده سازی طرح تکفا، عمدهترین محور بحث و گفتگوی
صاحبنظران و کارشناساز ابتدای تصویب این طرح بود. تجربه همه بیانگر آن
است که تاکنون«بسیاری از طرحها و پروژههای بزرگملی که بر روی کاغذ به
بهترین نحو طراحی و تدوین شدهاند در مرحله اجرا و عمل به رغم صرف
اعتبارات وهزینههای هنگفت در دام خلاء مدیریتی افتاد و نیمه کاره رها شد.
جمعبندی نقدهای ارائه شده توسطصاحبنظران و کارشناسان فناوری اطلاعات در
مورد طرح تکفا به این نکته میانجامد که، فقدان مدیریتمنسجم، متخصص و
توانمند برای سرپرستی فناوری اطلاعات، دموکراتیزه نبودن فضای کاری این
صنعت وجایگزین شدن رروابط و مناسبات به جای ضوابط در سطوح مدیریتی، عمدهترین
موانع و مشکلات اصلیفناوری اطلاعاتی در کشور است. شنتیانی، عضو هیأت مدیره
علمی مرکز فناوری پیشرفته اطلاعات وارتباطات دانشگاه شریف، وجود یک متولی
مجرب، متخصص، توانمند و صاحب اختیار را شرط اصلی موفقیتدر روند توسعه فناوری
اطلاعات میداند و معتقد است سازمان متولی فناوری اطلاعات باید به دور از
هرگونهدرگیری و مجادله رقابتی و وزاتخانهای با تمام نیرو و توان به امور
مدیریتی و سرپرستی این صنعت مهم بپردازد.به نظر شینتانی، اجرای موفق چنین
طرح گستردهای، نیازمند برنامهریزی صحیح و مناسب در ابعاد کلان،تفکیک حیطههای
کاری، هماهنگی و نظارات، جلوگیری از انجام کارهای موازی، تدوین مکانیزمهای
اصولی،ارتباط و هماهنگی ما بین زیر بخشها و در یک کلام، اعمال یک مدیریت
موثر و مطلوب برای این پروژه است.در صورت بیتوجهی به این موارد، اعتبار
و بودجه زیادی صرف خواهد شد بدون آنکه اهداف اصلی طرح تحققیابد.»(59)
بخشی از خلاء مدیریتی، ناشی از انحصار نگرش مدیرانی است که در رأس سازمانها،
معاونتها و دستگاههای دولتی قرار دارند و پس از ابلاغ بخشنامههای طرح
تکفا به این نهادها، در صدد جذب اعتبارات و بودجه اختصاص داده شده دولت
برای اجرای این طرح هستند. از این منظر، رویکرد موروثی مدیریت دولتی،
مبتنی بر جذب اعتبار به هر عنوانی است. فهیمی کارشناس فناوری اطلاعات در
نقد طرح تکفا به این نکتهاشاره میکند که در این برنامه مشخص نشده است
که سازمانهای دریافت کننده اعتبارات دولتی تا چه زمانیباید پروژههای
خود را به پایان برسانند. از سوی دیگر، دستگاههای دولتی تقریباً از اواسط
تابستان 1381 با موضوع طرح تکفا آشنا شدند و تا پایان سال باید دهها میلیارد
تومان اعتبار این طرح را جذب کنند. یککارشناس در این زمینه اظهار داشت:
در وزارتخانه محل کار ما، صاحبنظران را جمع کردند و از آنها خواستند تا پایان
وقت اداری یک روز کاری، 7 الی 8 میلیارد تومان پروژه فناوری اطلاعات
تعریف کنند. (60)
مسأله انحصار دولتی نیز به طرح تکفا و شرکتهای خصوصی فعال در این حوزه
تا حدودی لطمه وارد کردهاست. عصاری دبیر انجمن شرکتهای انفورماتیک، در
این زمینه اظهار میدارد: متأسفانه سازمانهای دولتیشرکتهای خصوصی را در
روند اعلام مناقصات خود به بازی میگیرند و پس از صرف هزینه و وقت شرکتها،
با ترک تشریفات و یا واگذاری پروژهها به شرکتی که خودشان میخواهند، بدون
پاسخگویی به نحوه عملکرد خود همه چیز را تمام شده تلقی میکنند. نمونه
بارز این عملکرد در مناقصات نرمافزاری وزارت بازرگانیمشاهده میشود، این
وزارتخانه در اولین مناقصه نرمافزاری خود که یکی از بزرگترین مناقصات نرمافزاری
سال(1382) بود، در انتها، پروژه خود را به شرکت دولتی که هیچگونه سابقهای
در زمینه پروژههای نرمافزاری نداشتواگذار کرد و این وزارتخانه با اینکه
مورد اعتراض صنف انفورماتیک قرار گرفت، در مناقصات بعدی نیز به همینروند
ادامه داد و برخلاف آیین نامه برنامه تکفا که به موجب آن سازمانها
موظفند اعتبارات واگذار شده از برنامهتکفا را از طریق عقد قرار داد با بخش
خصوصی هزینه کنند در کلیه قراردادهای خود به این امر توجه نداشتهاست.
(61)
بعد دیگر لطمهای که ساختار دولتی سازمانها به برنامه تکفا وارد میسازد
توسط مهندس جهانگرد مدیریت طرح تکفا طرح شده است به اعتقاد وی، برنامه
دستگاهها، خروجی محور و سرویس محور تنظیمنشده است و نیز در ساختارهای دولتی
تمایل زیادی به تجهیز سختافزاری و هزینه کردن اعتبارات وجود دارد. در بدنه
دولت به علت ساختار سنتی مشکل داریم و دولت تمایل زیادی برای تصدیگری
دارد و در حالی کهدولت باید یکهکارفرمای حرفهای باقی بماند.
از دیگر چالشهای تکفا این است که نظام مهندسی حوزه ICT در کشور هنوز شکل نگرفته است و ارجاعکارها و پروژهها روال
مشخصی ندارد لذا به تعداد محدودی از شرکتها چندین پروژه واگذار شده است.
(62)
انتشار گزارش آماری انجمن انفورماتیک ایران از نحوه تخصیص اعتبار پروژههای
طرح تکفا در سال1381، بحثها و انتقادات جدیدی از این برنامه در خصوص
واگذاری اعتبارات و پروژهها مطرح شده است. سهیل مظلوم، عضو هیأت مدیره
انجمن شرکتهای انفورماتیک ایران، اظهار میدارد، انعقاد قرار داد تکفا با
شرکتهایی که دولت مجاز به بستن قرار داد با آنها نیست. دهن کجی به
قوانین و نقض تمام نکاتی است که تکفا براساس آنها بنا شده است. وی ضمن
ابراز نگرانی از روند تخصیص بودجههای تکفا در سال 1382 و با تاکید بر نقش
کنترلی نهادهای نظارتی برای مشخص شدن شیوه انعقاد قراردادهای تکفا، اظهار
داشت؛ طرحتکفا برای جبران بیمهری و نجات عقبماندگیهای کشور و کمک به
بخش خصوصی ارائه شده بود اما شواهدنشان میدهد که این طرح همان مسیر 20
ساله گذشته نظام اداری را طی میکند.(63) طبق گزارش انجمنشرکتهای
انفورماتیک ایران، 3 درصد از کل بودجه به موسسات دولتی، 4 درصد به اشخاص
حقیقی، 5 درصدبه دانشگاهها، 13 درصد به شرکتها و مؤسسات دولتی و 23 درصد آن
به شرکتهای خصوصی واگذار شده و توزیع 52 درصد مابقی آن نامشخص میباشد.
براساس این گزارش 50 درصد از طرحها و اعتبارات واگذار شده به بخش خصوصی
به ده شرکت بزرگواگذار گردیده و 50 درصد مابقی آن بین 150 شرکت دیگر
توزیع شده است. خسرو سلجوقی مشاور و عضوهیأت علمی سازمان مدیریت و برنامهریزی
کشور در زمینه شرکتهای خصوصی همکار طرح تکفا اظهارمیدارد که سهام شرکتهایی
که ادعای خصوصی بودن میکنند یا در اختیار دولت است و یا به نحوی به یکی
ازبخشهای دولتی در سطوح بعدی وابسته هستند و امکان کنترل زیاد آنها وجود
ندارد. در عین حال در تاریخ 22 مرداد 1382 بخشنامهای به تمام سازمانهای
دولتی ابلاغ شد که تأکید میکرد هیچیک از دستگاههای دولتیاجازه انجام
پروژه از طریق بخش دولتی را ندارند. (64)
گزارشهای دیگر از اعتبارات تخصیص یافته تکفا به بخش خصوصی حاکی از آن
است که 53 درصد ازشرکتهای بخش خصوصی که موفق به دریافت پروژهها شدهاند
عضور شورا یا نهادهای صنفی نبوده و به تعبیردیگر تازه تأسیس هستند. شاید
برخی از این شرکتهای تازه تأسیس تنها به منظور جذب اعتبارات تأسیسشده
باشند. (65)
البته باید توجه داشت که طرح نقطهنظرات انتقادی آن هم از طرح بزرگی
چون تکفا چندان دشوار بهنظرنمیرسد. دشواری قضیه بیش از همه متوجه مدیران
اجرایی این طرح است. از این جهت که در وهله نخستبتوانند اهمیت این طرح
را برای سطوح مختلف نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه روشن سازند،
برکاستیهای مدیریت دولتی غلبه کنند و مانع آسیبپذیری طرح از این جانب
باشند. در هر حال به نظر میرسد نخستین تأثیر مثبت این طرح فارغ از اجرا و
اهداف آن، شوکی است که به جامعه وارد ساخته، توجه همگان(مسئولان و مردم)
را به مقوله ارتباطات و اطلاعات و شرایط جدید جلب نموده و زمینههای روانی
توسعهارتباطات را در کشور فراهم میسازد.
جمعبندی
آنچه در این مقاله به دنبال بیان و تأکید آن بودیم شامل موارد زیر است :
1- سرعت و به هم پیوستگی تغییرات در ابعاد جهانی
فناوری ارتباطات و اطلاعات به افزایش سرعت تحولات و به هم پیوستگی
تحولات جوامع انسانیانجامیده است. بنابراین همه کشورها به سرعت به این
جریان جدید جهانی پیوند خواهند خورد. پیوند خوردن بهاین جریان فرایندی
انتخابی و اختیاری نخواهد بود.
بر این اساس، تغییر در سیاست، اقتصاد و فرهنگ جهانی، لزوماً تغییر در عرصههای
مشابه در اقصی نقاط جهان را به دنبال خواهد داشت.
2- فرصتهای جدید
پیشرفت و کاربرد فزاینده فناوری ارتباطات و اطلاعات منجر به ظهور جهان
مجازی در فضای اینترنتشده که اکنون در کشورهای پیشرفته و در آینده نزدیک
در کل جهان به فضای اصلی تعاملات انسانی تبدیلخواهد شد. این یک گام
بلند در پروژه جهانی سازی سیاست، اقتصاد و فرهنگ جوامع است. کشورهایی که
در این عرصه از توانمندی بیشتری برخوردار باشند امکان استفاده بیشتری از
فرصتهای پدید آمده از این شرایط جدید را خواهند داشت و کشورهای فقیر از نظر
ارتباطات و اطلاعات در معرض تهید فزایندهتری قرار خواهندگرفت. بنابراین
برای کشور ما، سرمایهگذاری مالی و انسانی فزاینده در این عرصه برای بهرهگیری
از فرصتجدیدی که فناوری ارتباطات و اطلاعات فراهم ساخته ضروری است.
3- «جامعه اطلاعاتی» اصطلاح نامناسب برای وضعیت کشورهای توسعه نیافته
اصطلاح«جامعه اطلاعاتی» برای شرایط کنونی و یا حتی آینده نزدیک کشورهای
توسعه نیافته چندانقابل استفاده نمیباشد. این کشورها حداکثر میتوانند به
گسترش فنی و سختافزاری فناوریهای ارتباطی واطلاعاتی بپردازند اما تمامی
شرایط لازم برای شکلگیری یک جامعه اطلاعاتی یا پیوستن به جامعهاطلاعاتی
جهانی را ندارند. شرایط لازم برای رسیدن به چنین موقعیتی از ابعاد مختلف
سیاسی و فرهنگی نیز مطرح است. مثلا کشوری با نظام سیاسی غیردمکراتیک فاقد
زیر ساخت سیاسی لازم از نظر ایجاد زمینههای مناسب برای حق دسترسی آزاد به
اطلاعات و یا تولید آزادانه پیام توسط مردم می باشد. در این شرایط یا زمینههای
واقعی جامعه اطلاعاتی ایجاد نمیشود و یا بهشدت بحرانزا خواهد بود. از سوی
دیگر اصطلاحجامعه اطلاعاتی آنقدر خوشبینانه و جذاب است که سبب میشود
کشورهای توسعه نیافته واقعیات خود را فراموش کنند.
4- توسعه نامتوازن، بیماری مزمن کشورهای توسعه نیافته است
در مواجهه با فناوریهای ارتباطی نوین نباید چندان خوشبین بود که دچار
شیفتگی شد. در طول تاریخ، توسعه نیافتگی کشورهای جنوب هرگز با تکنولوژی
رفع نگردیده است.«توسعه»، فرایندی همه جانبه است و مسایل انسانی بهشدت
به یکدیگر وابسته و متصل هستند. نمیتوان در زمینه سیاسی عقب مانده
وغیردمکراتیک بود اما اعتقاد داشت که حضور تکنولوژی جدید میتواند هم عقب
ماندگیها را جبران کند. تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی بهشدت
دمکراتیک، دوسویه، کنترل گریز و مرکز گریز هستند و بر زیرساختهای سیاسی،
اقتصادی و فرهنگی تأثیرات عمیقی مینهند. و از آنها تأثیر میپذیرند. توسعه
تکبعدی در تکنولوژی، بدون توجه به زیرساختهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
نتیجهای جز ایجاد بحران و تنش نخواهد داشت. از شرایط و زمینههای لازم برای
گسترش فناوری ارتباطات و اطلاعات، توسعه زیرساختهای سیاسی، فرهنگی و
اقتصادی و دمکراتیزه کردن روابط حاکم بر این حوزههاست. بدون اینزمینهها،
گسترش سختافزاری تکنولوژیها به توسعه نامتوازن که بیماری مزمن کشورهای
توسعه نیافته استدامن خواهد زد.
5- کاربرد عقل مدرن در گسترش کاربرد فناوریهای نوین ارتباطی
در بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، شیوههای سنتی
کارایی چندانی ندارند وبکارگیری عقل مدرن ضرورتی انکارناپذیر است.
برخورد سنتی و شیوههای سنتی مستلزم نفی کلی (انسدادی) یا پذیرش کلی
(شیفتگی) پدیدههای نویناست که البته نوع نخست آن بیشتر رواج داشته است.
روند روبهرشد ارتباطات جهانی ادامه خواهد داشت و برخوردهای انسدادی تأثیری
در ماهیت روبه پیشرفت فناوریهای جدید نمینهد. با بکارگیری عقل مردن بهمعنای
عقل خود بنیاد با استفاده از ابزار و شیوههای علمی و پژوهشی و فارغ از
هرگونه جهتگیریهای ارزشیمیباید به بررسی و آمادهسازی زمینههای فرهنگی
و اجتماعی لازم پرداخته و از این طریق ضمن فراهمساختن شرایط مساعد و مناسب
برای گسترش کاربرد فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، از پیامدهای مثبت آنکمال
استفاده را نمود و امکان بروز آسیبهای بحرانزای آن را تعدیل و کنترل
نمود. بنابراین آموزش و پرورشدر رکن اساسی در مواجهه عقلانی با فناوریهای
نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. آموزش با هدفتوانمندسازی بهینه مردم و
مسئولان و پژوهش با هدف شناخت زمینهها، بسترها و پیامدهای گسترش
کاربردفناوریهای ارتباطی، کمک میکنند تا از فرصتهای جدید پیش آمده از
شرایط نوین استفاده بیشتری نموده وتهدیدات آن را کنترل نماییم.
6- تقویت بخش خصوصی در حوزه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی
طرح تکفا از نظر برنامهای، طرح جامع بوده که اگر چه نسبتاً دیر هنگام
مطرح گردیده اما با این وجود باجهتگیریهای مناسب در مدیریت اجرایی، تخصیص
و توزیع مناسب بودجه در ابعاد آموزشی، پژوهشی و گسترش سختافزاری فناوریهای
ارتباطی و اطلاعاتی اثرات مثبتی به ارمغان خواهد آورد. بدون تردید به دلیلگستردگی
مسایل فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی و نیز ضعف نسبی مدیریت دولتی در
اجرای طرحها وبرنامهها، طبق اهداف طرح تکفا، تقویت بخش خصوصی در این
زمینه ضروروی به نظر میرسد.
در حال حاضر اگر چه فعالیتهای زیادی برای گسترش زیرساختهای ارتباطی و
اطلاعاتی توسط شرکتمخابرات و زوارت و پست و تلگراف و تلفن انجام گردیده
اما با این همه با شرایط مناسب فاصله زیادی داریم. بهنظر میرسد خصوصی
سازی این زمینه یک گام اولیه و اساسی خواهد بود.
پی نوشت
1. مجید تهرانیان(1376) ،«گفتمان قومی و بینظمی نوین جهانی، یک دیدگاه
جمعگرایانه»، کتابسروش، رسانهها و فرهنگ، تهران، انتشارات سروش، ص 18
2. ژان بودریار،«درباره جهان مجازی امروز»، جامجم آنلاین، 12/5/1382
3. مانوئل کاستلز،«عصر اطلاعات؛ ظهور جامعه شبکهای»، ترجمه احمد علیقلیان و
افشین خاکباز، جلد اول،انتشارات طرح نو، ص 551
4. همان، صفحات 17 و 18
5. احمد گلمحمدی(1381)،«جهانی شدن، فرهنگ، هویت»، تهران: نشر نی؛ ص 19
6. I. Clark
(1997)"Globaliztion and
Fragmentation"| Oxford: Oxford University
Press| p.23
7. M. Lowy (1998)| "Globaliztion and Internatalism"| Monthly
Review| 50.6| p.17
8. P.Sweezy (1997)| "More (or less) on Globaliztion"| Monthly
Reviw| 49.4| p.1
9. مجید تهرانیان (1376)، ص 19
10. احمد گلمحمدی (1376)، ص 19
11. A. Mc Grew (1992)| "Conceptualizing Global politics"| In A.
McGrew (ed) "Golbal
politics"|Cambridge: polity| p.23
12. A| Giddens (1999)|
"Runaway world: How
Globalization is Reshaping our lives"|
London|ProfileBooks.
13. مجید تهرانیان (1380)،«ارتباطات بینالمللی و فرایند جهانی شدن: مشکلات
ناشی از ظهورپارادایم تازه» و مقاله درج شده در کتاب«جهانی شدن، چالشها و
ناامنیها»، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی، صص 337 ـ 236
14. پترمتروولی،«نخستین سمینار میان منطقهای کشورهای آسیای مرکزی ـ غربی
و جامعه اطلاعاتی»،فصلنامه رسانه، تابستان 1380، ص 38
15. مانوئل کاستلز (1380)، ص 18
16. مانوئل کاستلز (1380)، صص 18 ـ 15
17. مانوئل کاستلز (1380)، ص 552
18. سعیدرضا عاملی،«دو جهانی شدنها و آینده جهان»، مقاله منتشر نشده. (این
مقاله قرار است در شماره70 ـ 69 کتاب ماه علوم اجتماعی به چاپ برسد. در
هنگام استفاده از این منبع مقاله مذکور هنوز به چاپنرسیده است).
19. F.F. Arnmesto (2003)|
http:news.bbc.co. uk/hi/enghish/
static/special-report/ 1999/12/99/ back tothe futur/ front/ front felipe armesto. stm
20. کاظم معتمدنژاد،«چشم انداز جهانی جامعه اطلاعاتی»، سایت ایران و جامعه
اطلاعاتی،10/0/1382، صفحه 1
21. ایران و اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی، سرمقاله فصلنامه
رسانه، بهار 1382، صفحه 1
22. کاظم معتمدنژاد،«حق دسترسی همگانی به اطلاعات در قرن بیست و یکم»،
فصلنامه رسانه، زمستان1379، ص 18
23. همان. ص 12
24. یونس شکرخواه،«نخستین سمینار میان منطقهای کشورهای آسیای مزکزی ـ
غربی و جامعه اطلاعاتی» ،فصلنامه رسانه، تابستان 1380، صفحات 39 ـ 38
25. کاظم معتمدنژاد،«حق دسترسی همگانی به اطلاعات در قرن بیست و یکم»،
فصلنامه رسانه، زمستان1379، ص 20
26. سیدنورالدین رضویزاده (1377)،«وانمایی و سلطه در جریان بینالمللی
خبر»، مجموعه مقالات دومینسمینار بررسی مسایل مطبوعات ایران، جلد دوم،
مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، ص 909
27. فیلپ کئو،«نخستین سمینار میان منطقهای کشورهای آسیای مرکزی ـ غرب و
جامعه اطلاعاتی»،فصلنامه رسانه، تابستان 1380، ص 36
28. کاظم معتمدنژاد، 1379،«ذکر شده»، ص 18
29. مجید تهرانیان (1376)، ص 20
30. آرماندماتلار،«نخستین سمینار میان منطقهای کشورهای آسیای مرکزی ـ غربی
و جامعه اطلاعاتی»،فصلنامه رسانه، تابستان 1380، ص 36
31. مهدی محسنیان راد، همان، ص 38
32. مجید تهرانیان (1379)،«نظام رسانهای مطلوب ، تنوع ساخت، تنوع محتوا»،
فصلنامه رسانه، زمستان1379، ص 9
33. یونس شکرخواه،«گزارشی از چهار نشست ـ علمی ـ تخصصی دهمین نمایشگاه
مطبوعات»،فصلنامه رسانه، بهار 1382، ص 3
34. عباس حری،« گزارشی از چهار نشست علمی ـ تخصصی دهمین نمایشگاه
مطبوعات»، فصلنامه رسانه،بهار 1382، ص 4
35. شهرام شریف،«پراکسی برگرد»، سایت آ.تی. ایران، 31/2/1382
36. خبرگزاری ایسنا،«چه نهادی میتواند متولی IT در کشور باشد»، 30/8/1382
37. سید احمد معتمدی،«مخابرات بدون استفاده از بخش خصوصی در خدمات رسانی
به مردم عقب میماند»، هفتهنامه ارتباط، 3/6/1382، ص 7
38. سید احمد معتمدی،«نخستین همایش ICT
و نقش آن در توسعه استان گلستان»، روزنامه ابرار اقتصادی،12/5/1382، ص 18
39. سایت اینترنتی شرکت مخابرات ایران،«تاریخچه تلفن همراه»
40.«تجارت الکترونیکی انتخابی که به اجبار تبدیل میشود»، فرهنگ و پژوهش،
شماره 114، ص 15
41. خبرگزاری ایسنا،«کاربرد تلفنهای همراه در ایران»، 6/5/1382
42. فرنود حسنی،«بررسی شاخصهای توسعه ICT
در ایران»، بخش مقاله ITiran،30/4/1382
43.«کاربران اینترنت تا دو سال دیگر به 940 میلیون نفر میرسند»، جامجم
آنلاین،15/8/1381
44. علیاکبر جلالی،«نامهای به رئیس جمهور»، بخش مقاله ITiran،17/6/1381
45. شهرام شریف،«ما و تکنولوژی اطلاعات»، (روزنامه همشهری)، بخش مقاله ITiran، 29/5/1381
46. روزنامه ابرار اقتصادی،2/5/1382، ص 17
47. روزنامه ابرار اقتصادی، 4/5/1382 ، ص 18
48. علیاکبر جلالی،«ایران، فناوری اطلاعات و ما»، بخش مقاله ITiran، 4/7/1381
49. سایت خبری بیبیسی،9/8/1381
50. فرنود حسنی،«تنها حدود 2/5 درصد خانوادههای ایرانی به شبکه اینترنت
دسترسی دارند»، خبرگزاریایسنا، 27/4/1382
51. فرهنگ و پژوهش، شماره 114، ص 15
52. حمید ضیایی پرور،«آسیبشناسی نسل اینترنت»، سایت گویا، 19/3/1382
53. روزنامه ابرار اقتصادی، 8/5/1382، ص 18
54. علی اکبر جلالی،«ایران، فناوری اطلاعات و ما»، بخش مقاله ITiran، 4/7/1381
55.«پنح میلیارد ریال هزینه Chat جوانان ایرانی در سال»،
بخش مقاله ITiran، آرشیو مقالات
56. بهرام نوازنی،«ایران و پیامدهای جهانی شدن یا جهانی سازی»، اطلاعات
سیاسی ـ اقتصادی، خرداد وتیر 1382، ص 191
57.«تکفا فقط نصیب شرکتهای بزرگ میشود»، سایت مقالات ITiran، 27/5/1382
58. علی شمیرانی، بخش مقالات ITiran، 19/12/1381
59. برای این موضوع به منابع زیر رجوع شود:
1 ـ 59. سید محمد مهدی شهیدی،«خلاء مدیریتی چاه ویل تکفای جهانگر است»؛
WWW. mftsite.com/ persiane/magazine/ arshive/ 30/4.htm
2 ـ 59. خبرگزاری ایسنا، سهشنبه 23 مهر 1381
60. سید محمدمهدی شهیدی، ذکر شده
61. عصاری،«روزنامه ابرار اقتصادی»،7/5/1382، صفحه 18
62. مهندس نصرالله جهانگرد،«روزنامه ابرار اقتصادی»، 9/5/1382، صفحه 18
63. اعتبارات طرح تکفا به بیراهه میرود، 5/6/1382
WWW.Iran.ICT.org/News/News.ASP#N1520
64.همان، بودجه طرح تکفا، 4/6/1382
65. علی شمیرانی،«چه میتوان کرد؟» روزنامه ابرار اقتصادی، 4/6/1382، صفحه
11
اقتصاد الکترونیک
با توجه به اینکه اکنون بخش اصلی کاربرد اینترنت در عرصه اقتصادی و بخشی
از تحولات جهانی مجازیریشه در این مسأله دارد، در اینجا سعی میشود کلیاتی
از وضعیت تجارت الکترونیک یا اقتصادالکترونیکدرایران را مورد بررسی قرار
دهیم. طبق تحقیق«موسسه فارستر » در فاصله سالهای 2002 تا 2006 بهطورمتوسط
هر سال، 58 درصد به حجم مبادلات تجاری از طریق بسترهای الکرتونیک افزوده
میشود. (1)
ارقام تجارت اینترنتی دراروپا بالغ بر 1/4 میلیارد دلار، آمریکا 2/2 میلیارد
دلار، کشورهای شرق آسیامشترکاً 1/7 میلیارد و کشورهای غرب آسیا را 360 میلیون
دلار اعلام کردهاند.«سایت ریکچی ایت» رقممعاملات اینترنتی ایران در سال
گذشته را نزدیک به 100 هزار دلار اعلام کرده است حال آن که مبانی ورود
بهلیست تجارت جهانی داشتن رقم سالانه یک میلیون دلار است (2) این در
حالی است که پول رایج اینترنتاولین بار توسط رضا امیری محقق ایران،
اختراع شد. و برخی آمارهای سهم ایران در معاملات تجاری اینترنتیرا روزانه
5 دلار بیان داشتهاند. قابل توجه است که این رقم برای چین بیش از5 هزار
دلار در روز میباشد. (3)
برخی از کشورها، همچون هند در زمینه اقتصاد الکترونیک دستاوردهای چشمگیری
داشتهاند. آمار شاخصهای اقتصاد الکترونیک هند بیانگر رشد سختافزار و نرمافزار
کامپیوتر در هند و گسترش اقتصاد الکترونیک در این کشور است.
بازار فناوری اطلاعات هند (داخلی و صادرات) با رشد سالانه 27/9 درصد تا سال
2006 میلادی به یکتریلیون و 961 میلیارد و 50 میلیون روپیه خواهد رسید. کل
بازار فنآوری اطلاعات هند (داخلی و صادرات) در سال 2002 میلادی 21 درصد رشد
کرد و به 732 میلیارد و 190 میلیون روپیه بالغ شد. برآورد میشود که سال2003
نسبت به سال 2002، 16 درصد رشد داشته باشد و پیش بینی میشود که متوسط رشد
فقط بازار داخلیهند تا سال 2006 سالانه 21 درصد باشد.
سهم هند در بازار صادرات فنآوری اطلاعات جهان از 65 درصد کنونی به 71 درصد
در سال 2006 خواهدرسید که نشان از رشد چشمگیر هند دارد. استراتژی هند تبدیل
شدن به یک کشور قدرتمند جهانی ICT در سال 2008 میلادی است.
(4)
اکنون دیدگاه آرمانی هندوستان درخصوص فناوری اطلاعات، درآمد 87 میلیارد
دلاری تا سال 2008میلادی را هدف قرار داده است. (5)
براین اساس مشاهده میشود که در حال حاضر کشورهای دیگر استفادههای اقتصادی
شایانی را از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی میبرند و بخش اعظم سایتهای
اینترنت نیز به مسایل اقتصادی و تجاریمربوط میشود. گفته میشود که بیش از
82 درصد از سایتهای اینترنتی مربوط به تجارت است اما کشور ما بهدلایل متعدد
تاکنون نتوانسته است از امکانات و تسهیلات اقتصادی و تجاری اینترنت
استفاده ببرد. ایران با داشتن 60 درصد جمعیت جوان و جویای کار و با 2/5
میلیون نفر بیکار، در راه آموزش و ایجاد شغل از طریقاینترنت کمرنگ عمل
کرده است. این در حالی است که از راه تجارات اینترنتی تا به حال 8
میلیون شغل بوجودآمده است که بیشتر آنها در کشورهای کانادا، ایالات متحده
و استرالیا میباشد. (6)
اعتقاد برخی کارشناسان بر این است که مهمترین و اثرگذارترین ابزار در
فرایند بانک الکترونیکی ودسترسی به بسترها و زیر ساختهای ارتباطی مناسب از
جمله شبکههای اینترنت، شبکههای محلی اینترنت،LAN و WAN، ماهواره فیبرنوری و شبکه
تلفن همراه است. توسعه زیر ساختهای مالی و بانکی نیز از دیگرساختارهای
مورد نیاز میباشد. ساختارهایی مانند کارت اعتباری، کارت هوشمند، توسعه سختافزاریشبکههای
بانکی، فراگیر شدن ATMو گسترش DAM. ساختارهای قانونی از دیگر ساختارهای پشتیبان وحامی این
فرایند بهشمار میروند. (7)
با این همه جای امیدواری است که برخی از مسئولان از مسایل و مشکلات
ایران بر سر راه تجارتالکترونیک مطلع بوده و بیان میکنند، محمد شریعتمداری
وزیر بازرگانی در همایش«تجارت الکترونیک» اظهارداشت: شرکت در روند جهانی
تجارت الکترونیکی همانند عضویت در سازمان تجارت جهانی، انتخاب است کهبه
تدریج به اجبار تبدیل میشود.
وی برخی از شاخصهای توسعه اقتصد الکترونیکی از جمله ضریب نفوذ تلفن همراه،
تعداد استفدهکنندگان از اینترنت و تعداد خدمات میزبانی (hosting) در ایران، در مقایسه با سایر کشورهای
جهان بسیارپایین دانست. (8)
آشنایی با فرهنگ اینترنت است نقشی اساسی درتوسعه نیافتگی تجارت الکترونیکی
در ایران ایفا میکنند. اما از سوی دیگر به نظر میرسد در مجموعه نظام حاکم
نیزنهاد یا ارگانی خود را متولی و مسئول فرهنگ سازیو آموزش در این زمینه
نمیبیند. از دیگر موانع مشکلات تجارت الکترونیک در ایران نبود پشتوانهها و
ابزاربانکی مورد نیاز در اینترنت است که به سیستم سنتی حاکم بر بانکهای
ایران بازمیگردد که این مسأله نیز خودبه دولتی بودن بانکها و عدم اجازه
فعالیت به بانکهای خصوصی است. اگر چه در سالهای اخیر اخیراً چند بانکخصوصی
تأسیس شدهاند اما به دلیل حاکمیت مقررات بانک مرکز بانکهای جدید نیز
نتواستهاند ساختار شکنیکنند. برای مثال یک گام مهم در این زمینه وجود
کارتهای اعتباری برای پرداخت و دریافت پول است که درکشور ما هنوز رایج
نیست. از بعد سیاسی و قانونی اگر چه طرح تکفا از نظر به تصویر کشیدن روند
کلیدستگاههای دولتی و اجرایی و ایجاد انگیزههای لازم تا اندازهای اثرات
زمینهای و فکری مثبتی گذاشته استاما ا زمانی که این برنامه در عمل خود
را نشان ندهد و در بعد اقتصادی شاهد شروع تجارت الکترونیکی نباشیمو به
عبارتی از طریق فضای مجازی نتوانیم معاملات اقتصادی انجام دهیم این
برنامه چندان جالی دلخوشکردن ندارد. هر چند اکنون گفته میشود که: مصوبه
سیاست تجارت الکترونیک وظیفه کلیه دستگاههای اجراییرا با زمانبندی معین
مشخص کرده است. همچنین بر مبنای مصوبه تکفا، هماهنگی لازم بین دستگاههایاجرایی
مربوط به اقتصاد الکترونیکی از طریق شورای عالی اطلاع رسانی و کمیسیون
اطلاعرسانی اقتصادی، بازرگانی و تجارت الکترونیکی بهوجود آمده است. (9)
منابع اقتصاد الکترونیک
1. فرنود حسنی، روزنامه ابرار اقتصادی، 18 مرداد 82، صفحه 18
2.«روزانه 5 دلار سهم ایران از بارا تجارت بینالمللی اینترنت»خبرگزاری ایسنا، 1 مرداد 82
3. علی اکبر جلایی، روزنامه ابرار اقتصادی، 6 مرداد 1382، صفحه 18
4. روزنامه ابرار اقتصادی، دوازده مرداد 82، صفحه 18
5. علی اکبر جلایی،«نامه به رئیس جمهور»، بخش مقاله ITiran، 7 شهریور 81
6. علی اکبر جلایی، روزنامه ابرار اقتصادی، 6 مرداد 82، صفحه 18
7. فرنود حسنی، روزنامه ابرار اقتصادی، 18 مرداد 82، صفحه 18
8. محمد شریعتمداری،«تجارت الکترونیکی انتخابی که به اجبار تبدیل میشود»،
فرهنگ و پژوهش، شماره114، صفحه 15
9. همان